خلاصه کتاب آیا روزی از دستت رها خواهم شد؟ | کاریل مک براید

کتاب

خلاصه کتاب آیا روزی از دستت رها خواهم شد؟ ( نویسنده کاریل مک براید )

کتاب «آیا روزی از دستت رها خواهم شد؟» اثر کاریل مک براید، راهنمایی جامع برای افرادی است که درگیر روابط با افراد خودشیفته هستند و به دنبال رهایی و بازسازی زندگی خود می گردند. این کتاب نقشه راهی برای درک، مدیریت و بهبودی از پیامدهای مخرب خودشیفتگی در روابط عاطفی و خانوادگی، به ویژه در فرایند جدایی و طلاق، ارائه می دهد.

تجربه قرار گرفتن در یک رابطه عاطفی یا خانوادگی با فردی که اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) دارد، می تواند بسیار ویرانگر باشد. این روابط نه تنها به عزت نفس و سلامت روان آسیب می رسانند، بلکه می توانند جنبه های مختلف زندگی، از جمله امنیت مالی و رفاه فرزندان را تحت تأثیر قرار دهند. افرادی که خود را در این موقعیت می یابند، اغلب با احساس سردرگمی، ناامیدی و ناتوانی دست و پنجه نرم می کنند. آن ها ممکن است به این فکر کنند که آیا هرگز می توانند از این چرخه آسیب زا رهایی یابند و زندگی آرام و سالمی را دوباره بسازند. اینجاست که اهمیت و ارزش کتاب کاریل مک براید آشکار می شود. او با تکیه بر سال ها تجربه و دانش تخصصی خود، به این سؤالات عمیق پاسخ می دهد و راهکارهایی عملی و اثبات شده برای نجات از این روابط سمی ارائه می دهد.

مقدمه: چرا این کتاب می تواند زندگی شما را تغییر دهد؟

در دنیای امروز، بسیاری از افراد ناخواسته در دام روابطی گرفتار می شوند که به جای عشق و احترام، سرشار از کنترل، سوءاستفاده عاطفی و نادیده گرفتن احساسات است. کاریل مک براید، روان درمانگر برجسته و متخصص در زمینه اختلال شخصیت خودشیفته، با نوشتن کتاب «آیا روزی از دستت رها خواهم شد؟»، نوری امیدبخش بر مسیر تاریک این افراد تابیده است. این کتاب به عنوان یک راهنمای قدرتمند، به مردان، زنان و کودکانی که از سوی افراد خودشیفته آسیب دیده اند، کمک می کند تا از مراحل دشوار جدایی و طلاق عبور کرده و زندگی جدیدی را با آرامش و سلامت آغاز کنند.

اختلال خودشیفتگی اغلب خود را در پوششی از جذابیت، اعتماد به نفس کاذب و توانایی بالا در فریب دیگران پنهان می کند. همین امر تشخیص آن را در ابتدا دشوار می سازد و قربانیان را در چرخه ای از امید و ناامیدی، عشق و رنج به دام می اندازد. این کتاب با هدف ارائه یک خلاصه جامع، به خوانندگان کمک می کند تا با مفاهیم کلیدی، راهکارها و مراحل پیشنهادی مک براید آشنا شوند و درکی عمیق از فرایند رهایی و بهبودی به دست آورند. هدف این خلاصه، مجهز کردن خواننده به دانش لازم برای شناخت مشکل، تصمیم گیری آگاهانه و برداشتن گام های مؤثر در جهت بازسازی زندگی است.

بخش اول: درک خودشیفتگی و تشخیص مشکل

یکی از اولین و مهم ترین گام ها در مسیر رهایی، شناخت دقیق مشکل است. بسیاری از افرادی که درگیر روابط با خودشیفته ها هستند، ابتدا نمی توانند ماهیت واقعی مشکل را درک کنند و تنها احساس می کنند چیزی در رابطه اشتباه است. کاریل مک براید در فصل های ابتدایی کتاب خود به این موضوع می پردازد و مرزهای خودشیفتگی را به روشنی تعریف می کند.

خودشیفتگی چیست؟ تعریفی فراتر از خودخواهی

خودشیفتگی چیزی فراتر از خودخواهی یا اعتماد به نفس بالاست. این یک اختلال شخصیت پیچیده است که در آن فرد یک حس اغراق آمیز از اهمیت خود، نیاز شدید به تحسین، و فقدان کامل همدلی با دیگران دارد. افراد خودشیفته اغلب خود را برتر از دیگران می دانند و انتظار دارند که دیگران نیز همین دیدگاه را داشته باشند. در روابط، این ویژگی ها به اشکال مختلفی بروز پیدا می کنند که می تواند برای طرف مقابل بسیار مخرب باشد.

  • فقدان همدلی: افراد خودشیفته قادر به درک یا به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران نیستند. آن ها فقط به نیازها و خواسته های خود اهمیت می دهند.
  • نیاز مفرط به تحسین: آن ها به طور مداوم به تعریف و تمجید و توجه از سوی دیگران نیاز دارند تا حس برتری خود را حفظ کنند.
  • حس برتری و استحقاق: خود را لایق بهترین ها می دانند و انتظار دارند همیشه امتیازات ویژه ای داشته باشند، حتی اگر این به معنای نادیده گرفتن حقوق دیگران باشد.
  • استثمار و سوءاستفاده عاطفی: آن ها اغلب از دیگران برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند و با بازی های روانی و بدرفتاری عاطفی، طرف مقابل را خوار و خفیف می سازند.

رابطه نزدیک با چنین فردی می تواند به تدریج آرزوها، رویاها و آرامش ذهنی را نابود کند و حتی سلامت عاطفی و مالی خانواده را به خطر اندازد.

آیا شریک زندگی شما خودشیفته است؟ نشانه های هشدار دهنده

تشخیص اینکه آیا شریک زندگی واقعاً یک فرد خودشیفته است یا خیر، می تواند پیچیده باشد. مک براید چک لیستی از رفتارهای کلیدی را ارائه می دهد که می تواند به روشن شدن این موضوع کمک کند. این رفتارها اغلب به صورت الگوهای تکراری و مخرب در رابطه ظاهر می شوند:

  • آیا شریک شما مسئولیت اشتباهاتش را نمی پذیرد و همیشه دیگران را سرزنش می کند؟
  • آیا به طور مداوم احساسات شما را نادیده می گیرد یا بی اهمیت جلوه می دهد؟
  • آیا همیشه در پی کنترل کردن شما و تصمیماتتان است؟
  • آیا برای رسیدن به اهداف خود، شما را فریب می دهد یا از شما سوءاستفاده عاطفی می کند؟
  • آیا به طور مکرر شما را تحقیر می کند یا عزت نفس شما را پایین می آورد؟
  • آیا در زمان هایی که به او نیاز دارید، همدلی نشان نمی دهد یا حتی شما را به خاطر ضعف هایتان مسخره می کند؟

اگر پاسخ به بسیاری از این سؤالات مثبت است، احتمالاً در یک رابطه با فرد خودشیفته قرار دارید. تأثیرات مخرب این روابط بر سلامت روحی و روانی فرد و خانواده غیرقابل انکار است و می تواند به اضطراب، افسردگی، از دست دادن اعتماد به نفس و حتی تروما منجر شود.

پیچیدگی های رابطه با فرد خودشیفته

شاید این سؤال پیش بیاید که چرا قربانیان در چنین روابطی باقی می مانند، حتی وقتی آسیب های آن آشکار است. واقعیت این است که فرد خودشیفته اغلب در ابتدا بسیار جذاب، کاریزماتیک و دوست داشتنی ظاهر می شود. مرحله بمباران عشق می تواند بسیار فریبنده باشد و قربانی را به آینده ای روشن امیدوار کند. با گذشت زمان، این چهره واقعی خودشیفته آشکار می شود، اما در این مرحله، قربانی ممکن است به دلایل مختلف در این رابطه گرفتار شده باشد:

  • امید به تغییر: باور به اینکه فرد خودشیفته می تواند تغییر کند یا آن شخص دوست داشتنی اولیه بازگردد.
  • ترس: ترس از تنهایی، ترس از واکنش های خشونت آمیز فرد خودشیفته در صورت جدایی، یا ترس از دست دادن حمایت های (هر چند مشروط) مالی یا اجتماعی.
  • موانع عملی: مشکلات مالی، مسائل مذهبی، یا چالش های قانونی در صورت وجود فرزند.
  • شستشوی مغزی و از دست دادن هویت: فرد خودشیفته به تدریج اعتماد به نفس و استقلال قربانی را از بین می برد، به طوری که قربانی حس می کند بدون او قادر به ادامه زندگی نیست.

این چرخه سوءاستفاده عاطفی، که شامل بمباران عشق، تخریب، و بازگشت های گاه به گاه به فاز اولیه است، قربانی را گیج و ضعیف نگه می دارد. گسستن این چرخه نیازمند درک عمیق، قدرت درونی و حمایت بیرونی است.

بخش دوم: تصمیم سرنوشت ساز: ماندن یا رها کردن؟

پس از شناخت ماهیت خودشیفتگی و تأثیرات مخرب آن، قدم بعدی ارزیابی وضعیت و گرفتن یک تصمیم حیاتی است: آیا در این رابطه بمانم یا آن را رها کنم؟ این یکی از دشوارترین تصمیمات زندگی است و کاریل مک براید در فصل های میانی کتابش به این موضوع به شکلی واقع بینانه می پردازد.

ارزیابی موقعیت: لیست ماندن یا ترک کردن

برای گرفتن تصمیمی آگاهانه، مک براید پیشنهاد می کند که یک لیست ماندن یا ترک کردن تهیه شود. این لیست نباید فقط بر اساس احساسات لحظه ای باشد، بلکه باید ارزش ها، اولویت ها و پیامدهای بلندمدت را در نظر بگیرد. در این لیست، فرد باید سؤالاتی کلیدی را از خود بپرسد و به آن ها پاسخ دهد:

  1. سلامت شخصی و امنیت روانی من در این رابطه چگونه است؟ آیا به طور مداوم احساس اضطراب، غم یا عدم امنیت می کنم؟
  2. امنیت مالی من و فرزندانم (در صورت وجود) در صورت ماندن یا ترک کردن چگونه خواهد بود؟
  3. سلامت روانی و جسمی فرزندانم تحت تأثیر این رابطه چگونه قرار می گیرد؟
  4. آیا راهکارهایی مانند زوج درمانی برای فرد خودشیفته مؤثر است؟ (مک براید تاکید می کند که زوج درمانی با فرد خودشیفته معمولاً نتیجه بخش نیست، زیرا فرد خودشیفته تمایلی به تغییر ندارد و از درمانگر نیز به نفع خود استفاده می کند).
  5. آیا توانایی ها و پتانسیل های شخصی من در این رابطه سرکوب شده اند؟

تدوین این لیست به فرد کمک می کند تا به جای تصمیمات احساسی، بر اساس واقعیت ها و ارزش های اصلی زندگی خود عمل کند و قدمی محکم در مسیر درست بردارد.

مصلحت فرزندان: انتخابی برای آینده بهتر

یکی از بزرگترین دغدغه های والدین در روابط سمی، تأثیر آن بر فرزندان است. بسیاری از والدین فکر می کنند که ماندن در رابطه، هر چند سمی، برای حفظ خانواده بهتر است. اما کاریل مک براید با قاطعیت این تصور را رد می کند. او نشان می دهد که زندگی در محیطی پر از تنش، سوءاستفاده عاطفی و فقدان همدلی، آسیب های عمیق و جبران ناپذیری بر روان کودکان وارد می کند.

زندگی در سایه والد خودشیفته، عزت نفس کودکان را تخریب کرده و آن ها را مستعد ابتلا به مشکلات روانی در آینده می کند. رهایی از این محیط سمی، حتی از طریق جدایی، می تواند بهترین هدیه به فرزندان باشد.

در این بخش، کتاب راهنمایی هایی برای ارزیابی بهترین گزینه برای حمایت از فرزندان ارائه می دهد. باید در نظر گرفت که فرزندان، رفتارهای والدین خود را الگو قرار می دهند و اگر شاهد یک رابطه سمی باشند، ممکن است در آینده نیز چنین الگوهایی را تکرار کنند. جدایی از فرد خودشیفته، هرچند دشوار، می تواند به فرزندان این فرصت را بدهد که در محیطی سالم تر و با والد همدل تر رشد کنند و مفهوم روابط سالم را بیاموزند.

بخش سوم: فرایند جدایی و طلاق از فرد خودشیفته

تصمیم به جدایی از فرد خودشیفته، تنها آغاز یک مسیر پرچالش است. فرایند طلاق از چنین فردی بسیار متفاوت و پیچیده تر از یک طلاق عادی است. کاریل مک براید در این بخش از کتاب خود، آمادگی های لازم و راهبردهای مقابله ای را شرح می دهد تا قربانیان بتوانند این مراحل دشوار را با حداقل آسیب پشت سر بگذارند.

مراحل پیچیده طلاق

افراد خودشیفته در مواجهه با طلاق، اغلب به تاکتیک های خصمانه و فریبکارانه متوسل می شوند. برای آن ها، طلاق به معنای از دست دادن کنترل، تأثیر و منبع تحسین است که با غرور شکننده شان در تضاد است. این می تواند به چالش های حقوقی جدی در زمینه های حضانت، ملاقات و تقسیم اموال منجر شود:

  • تاکتیک های رایج: افراد خودشیفته ممکن است به دروغ گویی، تحریف حقایق، پنهان کردن اموال، یا حتی اتهام زنی های دروغین متوسل شوند تا طرف مقابل را تخریب کنند و بر دادگاه تأثیر بگذارند.
  • جمع آوری مستندات: مک براید بر اهمیت جمع آوری شواهد و مستندات تأکید می کند. هرگونه پیام متنی، ایمیل، یا شهادت شاهد که بدرفتاری یا عدم همکاری فرد خودشیفته را نشان دهد، می تواند در دادگاه بسیار مفید باشد.
  • آمادگی ذهنی: قربانی باید برای یک نبرد حقوقی طولانی و فرسایشی آماده باشد. فرد خودشیفته از هر فرصتی برای آزار و کنترل استفاده خواهد کرد و حفظ آرامش و تمرکز بر هدف نهایی ضروری است.

این بخش از کتاب به قربانیان کمک می کند تا از نظر ذهنی و عملی برای مواجهه با این چالش ها آماده شوند.

جستجوی حمایت تخصصی: سربازانی برای دفاع از شما

مواجهه با یک فرد خودشیفته در فرایند طلاق، نباید به تنهایی انجام شود. جستجوی حمایت تخصصی از اهمیت بالایی برخوردار است. مک براید تأکید می کند که قربانیان باید یک تیم حمایتی قوی و متخصص تشکیل دهند:

  1. وکیل متخصص: انتخاب وکیلی که با اختلال شخصیت خودشیفته آشنا باشد و بتواند تاکتیک های این افراد را پیش بینی و خنثی کند، حیاتی است. این وکیل باید قاطع و در عین حال واقع بین باشد.
  2. درمانگر یا مشاور: یک درمانگر می تواند به قربانی در مدیریت استرس، اضطراب و تروماهای ناشی از رابطه و فرایند طلاق کمک کند. همچنین، درمانگر می تواند به فرد در تقویت عزت نفس و بازسازی هویت خود یاری رساند.
  3. واسطه ها و کارشناسان کودک: در مواردی که فرزندان درگیر هستند، واسطه های باتجربه و کارشناسان کودک می توانند به دفاع از منافع فرزندان و ایجاد یک برنامه والدگری مناسب کمک کنند، با تأکید بر اینکه کودک از تنش های والدین دور بماند.
  4. شبکه حمایتی: ایجاد یک شبکه حمایتی از دوستان، خانواده یا گروه های حمایتی می تواند به فرد احساس تنهایی کمتری بدهد و منبعی برای پشتیبانی عاطفی باشد.

این سربازان می توانند در جبهه های مختلف به دفاع از قربانی بپردازند و از او در برابر آسیب های بیشتر محافظت کنند.

بخش چهارم: بهبودی و بازسازی زندگی پس از طلاق

جدایی و طلاق از یک فرد خودشیفته، پایان یک فصل دردناک و آغاز مسیری برای التیام و بازسازی است. کاریل مک براید در بخش های پایانی کتاب خود به اهمیت فرایند بهبودی و چگونگی ساختن یک زندگی جدید و سالم می پردازد. این بخش ها بر مراقبت از خود، بازسازی عزت نفس و حمایت از فرزندان تمرکز دارند.

مقابله با چالش های پس از طلاق

پس از جدایی، چالش ها به پایان نمی رسند. فرد خودشیفته ممکن است همچنان از راه های مختلف برای آزار و کنترل همسر سابق تلاش کند، به خصوص اگر فرزند مشترک وجود داشته باشد. مقابله با این بازی های روانی و فرافکنی ها نیازمند استراتژی های مشخصی است:

  • بالا بردن دفاع درونی: این به معنای تقویت قدرت روانی و عاطفی فرد است تا در برابر حملات کلامی و روانی همسر سابق مقاومت کند. باید یاد گرفت که حملات آن ها را شخصی نگیرد و اجازه ندهد حرف هایشان بر عزت نفس تأثیر بگذارد.
  • شناخت فرافکنی: افراد خودشیفته اغلب عیب ها و کمبودهای خود را به دیگران فرافکنی می کنند. درک این مکانیسم دفاعی کمک می کند تا قربانی خود را درگیر این بازی های روانی نکند.
  • تعیین و حفظ مرزهای سالم: یکی از مهم ترین مهارت ها پس از جدایی، تعیین مرزهای واضح و محکم با همسر سابق است. این شامل محدود کردن تماس ها، مشخص کردن قوانین ارتباطی و عدم بحث در مورد مسائل غیرضروری است. ارتباط باید فقط به مسائل مربوط به فرزندان یا تعهدات حقوقی محدود شود.

این گام ها به قربانی کمک می کند تا از خود محافظت کند و از آسیب های بیشتر جلوگیری نماید.

سلاح بهبودی: التیام زخم ها و ادامه دادن

فرایند بهبودی از یک رابطه سمی، یک سفر طولانی و چندوجهی است. این سفر شامل پذیرش واقعیت، سوگواری برای آنچه از دست رفته و بازسازی هویت شخصی است:

  • پذیرش کامل اختلال: باید پذیرفت که فرد خودشیفته احتمالاً هرگز تغییر نخواهد کرد. رهایی از امیدهای واهی و درک کامل ماهیت اختلال، اولین گام برای حرکت رو به جلو است.
  • فرایند سوگواری: سوگواری نه تنها برای پایان رابطه، بلکه برای زندگی ای که می توانست باشد و آرزوهایی که محقق نشدند، ضروری است. این فرایند شامل مراحل مختلفی است که باید با صبر و مهربانی با خود، طی شود.
  • بازسازی عزت نفس و اعتماد به نفس: روابط با خودشیفته ها به شدت عزت نفس قربانی را تخریب می کند. بازسازی این جنبه های مهم هویت، از طریق درمان، خودسازی و تمرین خودباوری، حیاتی است. باید یاد گرفت که دوباره به قضاوت های خود اعتماد کرد و ارزش های شخصی را بازیافت.

این مراحل به فرد کمک می کند تا از زخم های عاطفی خود عبور کند و قدرت درونی لازم برای ساختن یک زندگی جدید را پیدا کند.

والدین همدل: حمایت از فرزندان در مسیر بهبودی

حمایت از فرزندانی که درگیر جدایی والدین خودشیفته شان هستند، یکی از حساس ترین و مهم ترین وظایف والد غیرخودشیفته است. مک براید راهکارهای عملی برای کمک به فرزندان در این شرایط ارائه می دهد:

  • آموزش مدیریت احساسات: به فرزندان کمک کنید تا احساسات خود را شناسایی و ابراز کنند. ایجاد فضایی امن که در آن بتوانند بدون قضاوت حرف بزنند، بسیار مهم است.
  • تعیین حد و مرز برای والد خودشیفته: به فرزندان آموزش دهید که چگونه با والد خودشیفته خود حد و مرز تعیین کنند. این می تواند شامل عدم درگیر شدن در بازی های روانی، عدم پذیرش مسئولیت احساسات والد خودشیفته و حفظ حریم شخصی باشد.
  • توضیح رفتار والد خودشیفته: بدون تخریب شخصیت والد خودشیفته، به فرزندان کمک کنید تا رفتارهای او را درک کنند. می توان گفت که این رفتار پدر/مادر شماست و به شما ارتباطی ندارد، تا فرزندان پیام های منفی را درونی نکنند.
  • کمک گیری از درمانگران: در صورت لزوم، فرزندان نیز ممکن است به کمک درمانگر کودک نیاز داشته باشند تا با تروماها و سردرگمی های ناشی از رابطه والدین کنار بیایند و مهارت های مقابله ای را بیاموزند.

این رویکرد والدگری همدلانه به فرزندان کمک می کند تا از آسیب های رابطه والدین خودشیفته در امان بمانند و توانایی های لازم برای ساختن روابط سالم در آینده را کسب کنند.

بخش پنجم: طرح AIMS و نتیجه گیری

کاریل مک براید در فصل پایانی کتاب خود، رویکردهای جایگزین و جدیدی را برای حل و فصل مسائل پیچیده طلاق از افراد خودشیفته معرفی می کند. این بخش به طرح آزمایشی AIMS (Approach for Innovative Mediation and Solutions) می پردازد که در تلاش است تا راهکارهای مؤثرتری برای این نوع جدایی ها ارائه دهد.

معرفی مختصر طرح آزمایشی AIMS

طرح AIMS با هدف ارائه رویکردهای جایگزین و نوآورانه برای حل و فصل مسائل مرتبط با طلاق از افراد خودشیفته طراحی شده است. این طرح بر این ایده متمرکز است که سیستم های حقوقی سنتی ممکن است برای حل پیچیدگی های ناشی از اختلال شخصیت خودشیفته به تنهایی کافی نباشند. AIMS یک چارچوب تیمی و چندرشته ای را پیشنهاد می کند که در آن نه تنها وکلا، بلکه درمانگران، روانشناسان و کارشناسان کودک نیز نقش فعالی ایفا می کنند. هدف این طرح، کاهش آسیب های روانی برای همه طرفین، به ویژه فرزندان، و ایجاد یک مسیر عادلانه و مؤثر برای جدایی است.

این رویکرد تلاش می کند تا با شناخت بهتر ویژگی های فرد خودشیفته و تأثیر آن بر فرایند طلاق، به جای دامن زدن به درگیری ها، راهکارهای سازنده تری ارائه دهد که به حفظ سلامت روانی خانواده کمک کند.

نتیجه گیری: رهایی و ساختن زندگی جدید

پیام اصلی کتاب «آیا روزی از دستت رها خواهم شد؟» واضح و قدرتمند است: رهایی از یک رابطه خودشیفته گرایانه، هر چند دشوار و طولانی باشد، کاملاً ممکن است. کاریل مک براید به خوانندگان خود این اطمینان را می دهد که آن ها قدرت انتخاب و اراده لازم برای ساختن یک زندگی جدید، شاد و سالم را دارند. این کتاب بیش از یک راهنما برای طلاق است؛ این یک دعوت به خودباوری، خودشناسی و بازپس گیری قدرت شخصی است.

هر فردی شایسته یک زندگی سرشار از احترام و آرامش است. کتاب کاریل مک براید به ما یادآوری می کند که ما می توانیم از الگوهای سمی گذشته رها شویم و فردایی روشن تر برای خود و فرزندانمان رقم بزنیم.

تشویق به اقدام و درخواست کمک از متخصصان و شبکه های حمایتی، بخش جدایی ناپذیری از این فرایند است. این کتاب به خوانندگان خود می آموزد که آن ها تنها نیستند و با در اختیار داشتن ابزارها و دانش لازم، می توانند از چالش ها عبور کنند و به سوی یک زندگی مستقل و رضایت بخش گام بردارند.

کاریل مک براید: نویسنده ای که مسیر را روشن می کند

کاریل مک براید، به عنوان یکی از متخصصان برجسته در زمینه روانکاوی اختلال شخصیت خودشیفته و آسیب های ناشی از آن در روابط خانوادگی، بیش از سه دهه از زندگی حرفه ای خود را وقف کمک به افرادی کرده است که درگیر این روابط پیچیده بوده اند. او یک روان درمانگر متخصص در زمینه خانواده و مسائل زناشویی است و به طور خاص بر آسیب های روحی پس از جدایی و رهایی از خودشیفتگی تمرکز دارد. او نه تنها یک درمانگر باتجربه است، بلکه خود به دلیل تجربه شخصی، درکی عمیق از رنج و چالش های این روابط دارد.

تخصص مک براید به او این امکان را داده است که راهکارهای عملی و اثبات شده ای را در کتاب هایش ارائه دهد. او نویسنده کتاب پرفروش «آیا من به قدر کافی خوب خواهم بود؟» نیز هست که به موضوع دختران با مادران خودشیفته می پردازد و مکمل کتاب حاضر است. آثار او نه تنها به افراد کمک می کند تا از روابط سمی رها شوند، بلکه به آن ها یاری می رساند تا زخم های گذشته را التیام بخشند و زندگی ای بر پایه سلامت روانی و عاطفی بنا کنند.

دکمه بازگشت به بالا