خلاصه کتاب موسیقی جهان – اثر محسن حجاریان (بررسی کامل)

خلاصه کتاب موسیقی جهان ( نویسنده محسن حجاریان )

خلاصه کتاب موسیقی جهان اثر محسن حجاریان، ما را به سفری عمیق در گستره ی پربار تاریخ و فرهنگ موسیقی می برد. این اثر ارزشمند، ریشه های باستانی اصوات را از بین النهرین تا شرق دور پیگیری می کند و نقش بی بدیل موسیقی را در تمدن های گوناگون روشن می سازد. از مفاهیم نظری تا نمونه های عینی، خواننده را با ابعاد جهانی این هنر آشنا می کند و دریچه ای نو به درک این پدیده ی شگفت انگیز می گشاید.

کتاب | موسیقی

همراه شدن با روایت محسن حجاریان در کتاب «موسیقی جهان»، همچون گشودن گنجینه ای ارزشمند است که هر گوشه از آن، بخشی از داستان پنهان بشر را از دل نغمه ها و آواها بازگو می کند. این کتاب، فراتر از یک بررسی صرفاً تاریخی، تلاشی برای درک فلسفه ی وجودی موسیقی و تأثیر بی چون و چرای آن بر تار و پود هویت انسانی است. اثری که نه تنها دانشجویان و پژوهشگران، بلکه هر علاقه مندی به ریشه های عمیق فرهنگ و هنر را به خود جذب می کند و آن ها را در مسیری پر از کشف و شهود رهنمون می شود.

موسیقی، همواره پدیده ای مرموز و در عین حال ملموس بوده که در هر تمدن و فرهنگی، سیمای خاص خود را به نمایش گذاشته است. حجاریان با نگاهی تطبیقی و جامع، این سیمای متنوع را در طول تاریخ و جغرافیا دنبال می کند. او به خواننده نشان می دهد که چگونه موسیقی، نه تنها یک هنر برای لذت بردن، بلکه آینه ای تمام نما از جامعه، باورها، آرزوها و حتی دردهای انسان بوده است. این خلاصه، تلاشی است برای فراهم آوردن درکی سریع اما عمیق از این سفر پرفراز و نشیب موسیقایی، دعوتی برای گام نهادن در این قلمرو بیکران و لمس طنین هزاران سال آفرینش.

مبانی نظری و ریشه های کهن موسیقی

در آغازین صفحات کتاب موسیقی جهان، مخاطب با پرسشی بنیادین روبرو می شود: جایگاه موسیقی در هستی انسان چیست؟ محسن حجاریان با کاوشی دقیق، به مفهوم باستانی «موسیکه» در یونان اشاره می کند، واژه ای که در ابتدا تنها به معنای هنر صوت نبود، بلکه ترکیبی جامع از شعر، رقص و موسیقی را در بر می گرفت. او روایت می کند که چگونه در گذر زمان، این عناصر به تدریج از یکدیگر تفکیک شده و موسیقی به خودی خود هویتی مستقل یافت. این جدایی، که در دوران رنسانس به اوج خود رسید، به ابزار موسیقایی امکان داد تا بدون نیاز به کلام یا حرکت، مفاهیم عمیق و پیچیده ای را منتقل کنند.

کتاب تأکید می کند که موسیقی را نمی توان جدا از بستر فرهنگی و اجتماعی اش درک کرد. هر نت و هر ملودی، بازتابی از شرایط جامعه، ارزش ها، آداب و رسوم و حتی چشم اندازهای روانی مردمی است که آن را خلق کرده اند. حجاریان با این رویکرد، مخاطب را به درکی عمیق تر از پیوند ناگسستنی هنر و زندگی رهنمون می شود. این دیدگاه به ما یادآور می شود که هر اثر موسیقایی، نه تنها یک ساخته ی هنری، بلکه سندی تاریخی و جامعه شناختی است که می تواند پرده از رازهای گذشته بردارد.

در این میان، نظریات فیلسوفان بزرگی چون تئودور آدورنو نیز به میان می آید. آدورنو با نگاهی انتقادی، به دو عامل «استاندارد شدن» و «فردیت مجازی» در موسیقی عامه اشاره می کند. او تمایزی آشکار میان موسیقی کلاسیک و آوانگارد با موسیقی پاپ قائل می شود. از دیدگاه او، در موسیقی جدی، هر جزء از قطعه، معنای خود را از کل اثر می گیرد و در ساختاری منسجم جای می گیرد، حال آنکه موسیقی عامه فاقد این پیوستگی و عمق است. حجاریان با تحلیل این دیدگاه ها، به خواننده بینشی عمیق تر درباره ی ابعاد زیبایی شناختی و جامعه شناختی موسیقی عرضه می کند.

محسن حجاریان، در کتاب خود، پیوند ناگسستنی موسیقی با هویت فرهنگی و اجتماعی انسان را با ظرافتی خاص ترسیم می کند؛ هر نغمه ای، بازتابی از روح یک تمدن است.

یکی از پرسش های اساسی که حجاریان در مقدمه به آن می پردازد، اهمیت مطالعه ی آثار کهن بین النهرین برای شناخت موسیقی معاصر ایران است. در نگاه اول، ممکن است این ارتباط چندان واضح به نظر نرسد، اما نویسنده با استدلالی محکم نشان می دهد که ریشه های مشترک بسیاری از عناصر موسیقی ایرانی در گرو شناخت مقولات و ابزارهای موسیقایی کهن بین النهرین، عیلام و شوش است. او بیان می کند که همانند اساطیر، معماری و پیکرتراشی، موسیقی ایران باستان نیز پیوندهای عمیقی با تمدن های میان رودان داشته است. این بخش، خواننده را به درکی نو از تاریخ نگاری موسیقی سوق می دهد که فراتر از مرزهای جغرافیایی و زمان های معاصر است.

کاوش در ریشه های باستانی موسیقی

سفر ما به عمق تاریخ، با کندوکاو در موسیقی بین النهرین باستان آغاز می شود. در این بخش از کتاب، محسن حجاریان خواننده را به دوران سومر و بابل می برد، جایی که تمدن های بشری شکل گرفتند و نخستین جلوه های موسیقی ثبت شد. او به ما یادآوری می کند که شناخت این منطقه، نه تنها برای درک ریشه های موسیقی خاورمیانه، بلکه به طور خاص برای فهم بنیادهای موسیقی ایرانی اهمیتی حیاتی دارد. این پیوندها، مانند ریشه های یک درخت کهن، در عمق خاک تاریخ پنهان شده اند و حجاریان با مهارتی خاص، آن ها را آشکار می سازد.

در بین النهرین باستان، موسیقی نقش های متعددی ایفا می کرد. از آیین های مذهبی در معابد باشکوه گرفته تا جشن ها و مراسم غیرمذهبی، هر جا که زندگی جریان داشت، موسیقی نیز حضور داشت. کتاب به بررسی دقیق انواع موسیقی و ابزارهای موسیقایی کشف شده در این تمدن ها می پردازد. چنگ ها، لیرها، طبل ها و فلوت ها، تنها بخشی از سازهایی بودند که در این سرزمین ها طنین انداز می شدند و روایتگر داستان هایی از خدایان، قهرمانان و زندگی روزمره ی مردم بودند.

یکی از هیجان انگیزترین بخش های این کاوش، مطالعه ی موردی حفاری های اوگاریت است. در این منطقه ی باستانی، باستان شناسان به صدها لوحه ی خط میخی دست یافتند. لوحه هایی که نه تنها متون ادبی و اداری، بلکه قطعات موسیقایی را نیز در خود جای داده بودند. حجاریان با ذکر جزئیات از حفاری های نوبت ۱۵ و ۱۷ که در دهه های ۱۹۵۰ میلادی انجام شد، به کشف یک لوحه ی کامل اشاره می کند که ابعاد آن حدود سه اینچ در هفت و نیم اینچ بود و هر دو سمت آن با خط میخی نوشته شده بود. این لوحه ها، که برخی از آن ها کلمات آوازی را دربرمی گرفتند، پنجره ای بی نظیر به سوی موسیقی هزاران سال پیش گشودند و نشان دادند که چگونه نیاکان ما به هنر صوت می پرداختند.

این اکتشافات، به ویژه در اوگاریت، برای درک چگونگی ثبت و انتقال موسیقی در دوران باستان بسیار مهم هستند. روش لوحه نویسی در اوگاریت، با وجود شباهت هایی به سومر و بابل، ویژگی های خاص خود را داشت. کشف ده ها قطعه ی کوچک مشابه که آوازهای غنایی بر پشت و روی آن ها نوشته شده بود، گواهی بر این مدعاست. نیمه ی چپ یکی از این لوحه ها که در وضعیت مطلوبی به دست آمد، حکایت از دقت و ظرافت هنرمندان و کاتبان باستانی دارد. این جزئیات، نه تنها برای پژوهشگران موسیقی شناسی، بلکه برای هر خواننده ای که علاقه مند به ریشه های تمدن است، شگفت انگیز و الهام بخش خواهد بود.

در ادامه، حجاریان به تحقیقات جدید بر موسیقی خاور نزدیک باستان می پردازد که تحت عنوان «نغمه هایی در سکوت» معرفی شده است. این فصل به اهمیت این تحقیقات در روشن سازی ابهامات تاریخی اشاره دارد. بسیاری از نغمه ها و آواهای باستانی برای قرن ها در سکوت تاریخ پنهان مانده بودند، اما با تلاش های پژوهشگران، کم کم از پس غبار زمان بیرون می آیند و داستان خود را بازگو می کنند. این بخش از کتاب، به خواننده نشان می دهد که چگونه دانش نوین، باستان شناسی و موسیقی شناسی دست در دست هم می دهند تا پازل تاریخ هنر را کامل تر کنند.

یکی از نکات مهمی که کتاب بر آن تأکید دارد، فهم این واقعیت است که موسیقی، فارغ از زبان و جغرافیا، همواره وسیله ای برای بیان عمیق ترین احساسات و اندیشه های انسانی بوده است. از معابد سومری گرفته تا بازارهای شلوغ بابل، نغمه ها و ریتم ها، بخش جدایی ناپذیری از زندگی بودند و به انسان کمک می کردند تا با جهان پیرامون خود ارتباط برقرار کند و به هستی خویش معنا بخشد. این درک، خود یک تجربه ی روشنگرانه است که مخاطب را به تفکر درباره ی جهانی بودن زبان موسیقی وا می دارد.

گستره ی موسیقی در تمدن های اسلامی و غربی

پس از گشت وگذار در سرزمین های کهن بین النهرین، محسن حجاریان ما را به سفری دیگر دعوت می کند: به دل تمدن های اسلامی و غربی، جایی که موسیقی اندلسی به عنوان پلی میان شرق و غرب شکوفا شد. این بخش از کتاب، داستان کوچ های بزرگ اعراب و مسلمانان پس از سال ۷۱۱ میلادی به سرزمین جنوبی اسپانیا، یعنی اندلس را روایت می کند. این مهاجرت ها، نه تنها تغییرات اجتماعی و فرهنگی عظیمی را به همراه داشتند، بلکه سبب انتقال بخشی مهم از مکتب بغداد در دوران عباسی و عناصر موسیقی ایرانی به این سرزمین نوین شدند.

اندلس به مرکزی پویا برای تبادل فرهنگی و هنری تبدیل شد. شهرهای باشکوهی چون تطوان، فاس و مکناس، به کانون های اصلی موسیقی اندلسی بدل گشتند. حجاریان با بررسی دقیق تاریخ، زبان و فرهنگ مردم این نواحی، به جزئیات ویژگی های موسیقی اندلسی می پردازد. این موسیقی، ترکیبی دلنشین از نغمات عربی، ایرانی و محلی اسپانیا بود که با ساختارهای پیچیده و عمیق، روح شنونده را تسخیر می کرد. خواننده در این بخش، احساس می کند که در کوچه پس کوچه های قرطبه و گرانادا قدم می زند و طنین نغمه های موشحات و نوبات را می شنود، نغمه هایی که داستان عشق، حماسه و دلتنگی را بازگو می کردند.

«نوبات» و «موشحات» دو فرم اصلی موسیقی اندلسی بودند که هر یک ویژگی های منحصر به فرد خود را داشتند. نوبات معمولاً ساختاری بلندتر و پیچیده تر داشتند که از بخش های مختلف با ریتم ها و ملودی های متفاوت تشکیل می شدند. موشحات نیز ترانه هایی شعری بودند که با ملودی های زیبا و دلنشین همراه می شدند و اغلب در جشن ها و مجالس خصوصی خوانده می شدند. حجاریان با توصیف این فرم ها، به خواننده درکی عمیق از ساختار و زیبایی شناسی این نوع موسیقی می دهد.

انتقال مکتب بغداد، که خود تحت تأثیر عمیق موسیقی ایرانی بود، به اندلس، نشان دهنده ی قدرت همگرایی و تأثیرگذاری فرهنگ ها بر یکدیگر است. عناصر موسیقی ایرانی، از جمله برخی مقام ها و ریتم ها، در بستر جدید اندلس رشد کردند و با عناصر بومی درهم آمیختند تا اثری یگانه و تکرارنشدنی خلق کنند. این بخش از کتاب، به روشنی نشان می دهد که چگونه موسیقی می تواند فراتر از مرزهای سیاسی عمل کند و به عنوان یک زبان جهانی، تمدن ها را به هم پیوند دهد.

مطالعه ی این بخش، مانند یک سفر زمانی است که خواننده را به دوران طلایی اندلس می برد، جایی که هنر، علم و فرهنگ در اوج شکوفایی خود بودند. حجاریان با مهارت خود، این تصویر باشکوه را به روشنی در ذهن مخاطب نقش می بندد و اهمیت این دوران را در تاریخ جهانی موسیقی برجسته می سازد. او ما را وامی دارد تا به این بیندیشیم که چگونه از دل تعاملات فرهنگی، آثاری جاودانه پدید می آیند که نسل ها را تحت تأثیر قرار می دهند.

تنوع موسیقایی در شرق دور و شبه قاره

سفر ما در دنیای موسیقی، اکنون به شرق دور و شبه قاره می رسد، قاره هایی که هر یک دنیایی از رنگ ها، آواها و فلسفه های موسیقیایی خاص خود را دارند. محسن حجاریان در این بخش از کتاب، با مهارت تمام، ما را با این گستره ی بی نظیر آشنا می کند و نشان می دهد که چگونه موسیقی در هر گوشه ای از این جهان پهناور، هویتی منحصر به فرد یافته است.

موسیقی چین: طنین هزاران سال تمدن

کتاب با خلاصه ای از ویژگی ها، تاریخچه و فرم های کلیدی موسیقی چین آغاز می شود. موسیقی چین، ریشه هایی به قدمت تمدن این سرزمین دارد و از همان آغاز، ارتباط تنگاتنگی با فلسفه، مذهب و ساختار اجتماعی داشته است. از نغمه های دربار امپراتوری گرفته تا موسیقی های فولکلور و محلی، هر بخش از آن داستانی از فرهنگ غنی چین را بازگو می کند. استفاده از سازهای خاص مانند گوجینگ، ارهو و فلوت های بامی، صداهای منحصر به فردی را خلق می کند که برای شنونده ی غربی اغلب تازگی دارد. حجاریان به خواننده کمک می کند تا این تفاوت ها را درک کرده و زیبایی نهفته در آن ها را کشف کند.

موسیقی ژاپن: زمینه های تاریخی و موسیقی شناختی

در ادامه، حجاریان مروری بر تحولات و مکاتب مهم موسیقی ژاپنی ارائه می دهد. موسیقی ژاپن، با تأثیرپذیری از چین و کره، اما با هویتی کاملاً مستقل، مسیر خود را طی کرده است. از موسیقی گایگاکو دربار امپراتوری گرفته تا موسیقی نو و کابوکی در تئاتر، هر کدام با قواعد و زیبایی شناسی خاص خود، جهان بینی مردم ژاپن را منعکس می کنند. توجه به سکوت، فضای خالی و تأکید بر ظرافت و مینیمالیسم، از ویژگی های بارز موسیقی ژاپن است که در این بخش با جزئیات بررسی می شود. خواننده در این بخش، گویی به معابدی آرام در ژاپن می رود و طنین دلنشین شاکوهاچی یا گاملان را در ذهن خود می شنود.

موسیقی هند: سرزمین هزار رنگ و نغمه

کتاب در بخشی دیگر به معرفی کلی سیستم های موسیقایی هند می پردازد. هند، سرزمین تنوع بی نظیر فرهنگی و موسیقایی است. سیستم های راگا و تالا، بنیادهای موسیقی کلاسیک هندی را تشکیل می دهند. هر راگا نه تنها یک ملودی، بلکه یک حالت روحی، یک زمان خاص از روز یا یک فصل را تداعی می کند. تالا نیز به ریتم و زمان بندی دقیق اشاره دارد. حجاریان با توضیحات خود، خواننده را به درک این پیچیدگی های زیبا رهنمون می شود.

در این میان، به طور خاص بر «دهروپاد» تمرکز می شود. دهروپاد، یکی از کهن ترین و اصیل ترین فرم های موسیقی کلاسیک هندی است که ریشه هایی عمیق در تاریخ و مذهب دارد. این فرم، با تمرکز بر خالص ترین بیان راگا و پرهیز از تزیینات بیش از حد، فضایی عمیق و روحانی را ایجاد می کند. حجاریان جنبه های تاریخی و موسیقایی دهروپاد را به تفصیل بررسی کرده و به خواننده امکان می دهد تا با این گنجینه ی ارزشمند موسیقی هندی آشنا شود. شنیدن توصیفات او از دهروپاد، مانند شنیدن نوایی عرفانی است که از دل زمان های دور به گوش می رسد.

زمینه های تاریخی فرهنگ اندونزی و موسیقی کامبوج

سفر ما به شرق، با بررسی زمینه های تاریخی فرهنگ اندونزی و موسیقی کامبوج به پایان می رسد. موسیقی گاملان در اندونزی، با سازهای کوبه ای مسی و ساختارهای حلقوی خود، یکی از شگفت انگیزترین سنت های موسیقایی جهان است. این موسیقی، نه تنها برای سرگرمی، بلکه در مراسم مذهبی، تئاتر و رقص نیز نقش محوری ایفا می کند. همچنین، موسیقی کامبوج، که در طول تاریخ خود با چالش ها و تحولات زیادی روبرو بوده است، با نغمه های سنتی و ارتباطش با رقص و آیین ها، تصویر کاملی از تنوع موسیقایی شرق را به ما ارائه می دهد.

حجاریان در این بخش، به ما نشان می دهد که چگونه موسیقی در این فرهنگ ها، تنها یک هنر نیست، بلکه بخشی جدایی ناپذیر از هویت، معنویت و زندگی روزمره مردم است. این بخش از کتاب، خواننده را با عظمت و گوناگونی خلاقیت بشری در زمینه ی موسیقی آشنا می کند و افق دید او را نسبت به این هنر جهانی گسترش می دهد.

مطالعه ی این فصل ها، نه تنها به دانش نظری خواننده می افزاید، بلکه او را به سفری درونی دعوت می کند تا از پس این نغمه های دوردست، به قلب تمدن ها نفوذ کرده و جوهر مشترک انسانیت را در آن ها بیابد. این تجربه ای است که مرزهای جغرافیایی را در هم می شکند و نشان می دهد که زبان موسیقی، واقعاً یک زبان جهانی است.

نتیجه گیری: بازتاب جهانی موسیقی

در پایان این سفر عمیق و پربار در گستره ی «موسیقی جهان»، خواننده به درکی جامع از پیام اصلی کتاب محسن حجاریان دست می یابد: موسیقی پدیده ای است که همزمان پیوستگی و تنوع را در فرهنگ های مختلف جهان به نمایش می گذارد. از ریشه های کهن بین النهرین و طنین رازآلود لوحه های اوگاریت گرفته تا نغمات دلنشین اندلسی، و از پیچیدگی های موسیقی کلاسیک چین و ژاپن تا ریتم های عرفانی هند، هر گوشه ای از این کره خاکی، داستان خاص خود را از طریق آواها روایت می کند، اما در همه ی این روایت ها، یک نخ نامرئی از جنس احساس و نیاز به بیان هنری، آن ها را به هم پیوند می زند.

کتاب «موسیقی جهان» نه تنها یک منبع آکادمیک برای درک تاریخ و فلسفه ی موسیقی است، بلکه اثری الهام بخش برای هر کسی است که می خواهد جایگاه موسیقی را در هویت بشر عمیق تر درک کند. حجاریان با نگاهی تحلیلی و مستند، پیوند ناگسستنی موسیقی با فرهنگ، تاریخ و فلسفه را به روشنی نشان می دهد. او به ما می آموزد که هر نت و هر ملودی، تنها یک صدا نیست، بلکه حامل قرن ها اندیشه، زندگی و تجربه ی انسانی است. این مطالعه، ما را به تفکر درباره ی قدرت بی کران هنر در شکل دهی به جهان بینی و تجربه ی زیسته ی انسان ها وا می دارد.

این خلاصه، تلاشی بود برای گشودن دریچه ای به سوی محتوای غنی و پرمایه کتاب «موسیقی جهان». اگر این سطور توانسته است شعله ای از کنجکاوی را در شما برافروزد، تجربه ی مطالعه ی کامل این اثر ارزشمند را به هیچ عنوان از دست ندهید. غوطه ور شدن در جزئیات، استدلال ها و مثال های فراوانی که حجاریان با دقت تمام گردآوری کرده است، درکی عمیق تر و جامع تر از دنیای موسیقی را برای شما به ارمغان خواهد آورد. بی تردید، هر برگ از این کتاب، شما را به لایه های پنهانی از تاریخ و فرهنگ موسیقی رهنمون می شود که پیش از این از آن ها بی خبر بودید.

به نظر شما، کدام بخش از موسیقی جهان بیشترین تأثیر را بر فرهنگ بشری داشته است و چرا؟ آیا می توان نغمه ای یافت که جهانی ترین زبان را داشته باشد و قلب ها را فارغ از هر مرزی به هم پیوند دهد؟

اطلاعات تکمیلی و منابع

مشخصات کتاب

نام کتاب: موسیقی جهان

نویسنده: محسن حجاریان

ناشر: انتشارات کتابسرای نیک

سال انتشار: ۱۳۸۹

تعداد صفحات: ۲۴۰

شابک: 978-964-2953-02-8

زبان: فارسی

کتاب های پیشنهادی مرتبط

  • مقدمه ای بر موسیقی شناسی قومی: این کتاب به بررسی موسیقی در بستر فرهنگ های مختلف و رویکردهای قوم موسیقی شناسی می پردازد.
  • تاریخ و فرهنگ موسیقی جهان اثر حسن زندباف: اثری دیگر که دیدگاهی جامع از تاریخ موسیقی در سراسر جهان ارائه می دهد.
  • سرگذشت پیانو، هرولد شونبرگ: برای علاقه مندان به تاریخچه ی سازها و نقش آن ها در موسیقی جهانی.

دکمه بازگشت به بالا