عمومی

ایران را دریابیم – مجله خانواده

همه ما در داستان یک عاشق جوان و مادرش شعر ایرجی میرزا را شنیده ایم. بنابراین قلب مادر توسط کودک قاتل زخمی می شود و می گوید: “اوه ، پسرم را لگد کردند.” داستانی از میهن که در مبارزه خودخواهی و جاه طلبی فراموش شده بود ، اینکه حقیقت و صحت طرفداران خدمات و بهداشت و مادران تلاش برای تخریب و تضعیف مادرانشان آسان است. فراموش کردم.

به گزارش مجله خانواده ، سید مصطفی هاشمی طبا در روزنامه “شرق” گفت: “فلسطین ، جایی که ساکنان آن ابتدا طبق برنامه ، شهر خود را به یهودیان حریص فروختند و مردم نام داعش را به جای فرار به کشورهای دیگر برای استقرار در قلمرو خود ترجیح دادند. به دلایلی سرزمین خود را از دست دادند ، سرزمین آنها هدف حمله صهیونیست ها قرار گرفت. و دانشجویان بین المللی.

اگر میهن زنده است ، مردم می توانند در آنجا زندگی کنند ، خوشبختی ایجاد کنند و در غم و اندوه خود شریک شوند ، اما اگر وطن آنها آزاد و مرفه نباشد ، مردم در سختی و بدبختی به سر می برند و غم و اندوه بزرگ است. من لذت نزدیک شدن به آن را دارم. . مردم را نکشید. اما در منطق جاه طلبانه و پیش پا افتاده ، فقط همه چیز با ارزش است ، که به آنها سود می بخشد ، و سعی نکنند از آنها محافظت کنند. این خود را در منطق شاه کاجار از ناسل الدین نشان داد. شخصی که اجازه داده است تمام اشیا عتیقه شوش به جز جواهرات را فراهم کند. برای بلندپروازان و حزب گرایان ، مردم نیز هدف قرار می گیرند. شیئی با خاصیتی به نام رای امروز.

هفته گذشته ، فریاد علاقه مندان به ریاست جمهوری در آسمان ظاهر شد. ما به شما 10 کمک مالی اعطا می کنیم ، سهام شرکت های نفتی را تأمین می کنیم ، میلیون ها خانه درست می کنیم ، شکارچیان ایرانی را فاش می کنیم ، زنان را می کشیم ، اقلیت ها و حلزون های برنج را پرورش می دهیم ، زندگی خود را بهبود می بخشیم و از شر ویروس خلاص می شویم. ما بیمه درمانی شما را کامل خواهیم کرد ، به ایالات متحده تسلیم می شویم تا آنها بتوانند تحریم ها را لغو کنند ، به جوانان روس 500 میلیون تومان پول بدهند ، پهنای باند اینترنت را افزایش دهند ، تولید را افزایش دهند ، ده ها یا تعداد محله ها را افزایش دهند زیرا مردم باید برای از بین بردن 10 صادرات به کشورها رای دهند ، قاچاق مانند “ارز و طلا در بازار نفروشید ، ارزش واقعی را افزایش دهید ، تورم را ریشه کن کنید” من به مردم قول صد قول می دهم. سپس این رأی را به نام “من” بیندازید. اما هیچ کدام نگفتند. “ایران ، من تو را دوست دارم. دشتهایت را تثبیت می کنم. دیگر آب تو را کش نمی دهم. من نفت و گاز را هدر نمی دهم. و من این پول را هدر نمی دهم. من از جنگل تو محافظت خواهم کرد. مزارع را نمک نزنم ، من حوض شما را خشک نخواهم کرد ، به صورت شما با فضولات انسانی یا آلودگی صدمه نخواهم زد ، من به جای درختان شما در مزارع تیر یا سیمان نمی کارم ، من کاری مانند بچه های تحصیل کرده انجام می دهم ، شما را رها نکن ، و من به شما اهمیت می دهم نه. “بگذارید آنها شما را دوست داشته باشند.” هیچ کس نگفت “بله” زیرا “ایران” حق رأی و راهی برای رأی دادن ندارد.

کسانی که مدرک بالاتر دارند و هرکدام دارای مدرک دکترا یا فوق دکترا از دانشگاه تهران در هلند و دانشگاه ها و مدارس علمیه در ایالات متحده و انگلستان هستند نمی دانند که بدون ایران هیچ چیز وجود ندارد. بله ، همان ایرانی که در هشت سال دفاع مقدس 300 هزار نفر از بهترین جوانان خود برای دفاع از مرز جان خود را از دست داد ، و اکنون دیگران می خواهند آن را به نام خود مصادره کنند. دفاع از مرز ایران واقعاً مقدس بود و خون آن هدر نرفت. آنها درختان حفظ شده ایران را با خون خود آبیاری کردند. اما حفظ ایران و استقلال آن تنها یک جنبه دارد و جنبه حفاظت از ایران را باید مردم آن بشناسند و عمل کنند.

بله ، “مردم” رای دارند و طبیعی است که پس از رای دادن کم و بیش فراموش می شوند ، اما “ایران” رای ندارد و قبلاً فراموش شده است. علاوه بر این ، این مادر مادری است که نعمت های زیادی در دامان خود دارد و می توان قول داد که این نعمت ها مصرف شود و یا برای گرفتن رای استفاده شود. مطمئناً ، وقتی می خواهید دهان “شخص” را شیرین کنید ، فقط با لطف پایگاه میهن خود می توانید این کار را انجام دهید و این راهی برای تأمین منافع مردم با پر کردن وطن است. البته این اولین بار نیست. زیرا مقامات باید حقوق و مسئولیت های خود را با هم به مردم ارائه می دادند ، اما با حسن نیت یا به دلیل رأی دادن و مشروعیت ، رفاه مردم ، عدالت ، اقتصاد ایده آل و مدینه فاضله نادرست معرفی می شدند … وجود همه تحریم ها و عدم تدابیر لازم برای مقابله با آنها و درک مسئولیت برای همه ، طبل بهبود معیشت را شکست می دهد و سیاست های داخلی و خارجی در جهت مخالف مقاومت می کنند. اصول در جهت تبلیغات برای بهبود معیشت و مسائل باز در همین حال ، این وطن من بود که فراموش شد. زادگاهش با سرزمینی پهناور و مملو از عبارات زیبا و دوست داشتنی طبیعت. افرادی هستند که هویت این سرزمین را ساخته اند و اکنون در معرض طوفان تخریب داخلی قرار دارند.

رئیس جمهور ، حالا ، بعدی ، و بعداً! اگر می توانستید کشور خود را دوباره بسازید و سپس انقراض را قطع کنید ، کاری انجام دادید. شما می دانید که وعده هایتان به مردم راه به جایی نمی برد و بیشتر و بیشتر در باتلاق وعده ها غرق خواهید شد. یافتن سرزمین مادری شما ، ردپای نسل های فعلی و آینده را تقویت می کند و باعث افتخار شما می شود ، اما اگر خواسته های شما با وعده های عملی نشده برآورده شود ، مطمئناً در مقابل خدا و در برابر بسیاری مسئول هستید ، زیرا فراموش شده است حاکم تاریخ ، بیهوده نیست. نامه هایی مانند نادرشاه و امیرکبیر مربوط به حمایت از ایران تاریخی هستند. صادقانه در برابر مردم اعتراف کنید که همه ما ابتدا باید سخت تلاش کنیم تا از ایران محافظت کنیم.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا