معرفی فیلم ربه کا (Rebecca) اثر دافنه دوموریه

فیلم ربه کا (Rebecca) به کارگردانی آلفرد هیچکاک، اقتباسی بی نظیر از رمان معمایی و روان شناختی دافنه دوموریه است که مخاطب را در سایه حضوری نامرئی، اما قدرتمند، غرق در تعلیق و رمز و راز می کند. این اثر با معماری گوتیک، شخصیت پردازی های عمیق و روایت مسحورکننده اش، بیننده را به عمق یک راز خانوادگی می برد.

اثر جاودانه دافنه دوموریه، نویسنده برجسته انگلیسی، نه تنها در دنیای ادبیات بلکه در عرصه سینما نیز جایگاه ویژه ای یافته است. رمان ربه کا با فضایی گوتیک و روان شناختی، داستان زن جوانی را روایت می کند که پس از ازدواج با مردی ثروتمند به نام ماکسیم دووینتر، قدم به عمارت باشکوه و در عین حال مرموز ماندرلی می گذارد. در این عمارت، سایه همسر اول ماکسیم، ربه کا، که به طرز مشکوکی درگذشته است، بر همه چیز سایه افکنده و زندگی تازه عروس را به چالش می کشد. این داستان عمیق و پر از تعلیق، الهام بخش آلفرد هیچکاک شد تا در سال ۱۹۴۰، اولین اثر هالیوودی خود را خلق کند که نه تنها اسکار بهترین فیلم را برایش به ارمغان آورد، بلکه تا امروز نیز به عنوان یکی از شاهکارهای سینمای کلاسیک شناخته می شود. در این مقاله، عمیقاً به رمان دوموریه، شاهکار هیچکاک، و اقتباس های بعدی از این اثر می پردازیم تا چرایی ماندگاری و جذابیت بی پایان ربه کا را در طول دهه ها بررسی کنیم.

رمان ربه کا اثر دافنه دوموریه: تولد یک معمای گوتیک

پیش از آنکه دوربین هیچکاک، عمارت ماندرلی و شخصیت های پیچیده اش را بر پرده سینما جان ببخشد، این دافنه دوموریه بود که با قلم سحرآمیزش، داستانی گوتیک و روان شناختی را خلق کرد که قلب میلیون ها خواننده را تسخیر کرد. ربه کا تنها یک داستان عشقی یا معمایی نیست، بلکه کندوکاوی عمیق در مفاهیم هویت، حسادت و قدرت گذشته است.

درباره نویسنده، دافنه دوموریه و سبک او

دافنه دوموریه (۱۹۰۷-۱۹۸۹)، نویسنده و نمایش نامه نویس انگلیسی، با آثار خود جایگاهی برجسته در ادبیات قرن بیستم کسب کرد. او که از خانواده ای هنرمند و ادبی برخاسته بود (پدرش بازیگر و مادرش بازیگر و نویسنده بود)، از همان دوران جوانی به نوشتن روی آورد. سبک او اغلب با عناصر گوتیک، معمایی و روان شناختی آمیخته است، که در آن فضاهای مرموز، شخصیت های پیچیده و رازهای پنهان نقش محوری ایفا می کنند. دوموریه با استادی تمام، تنش و تعلیق را در داستان هایش می پروراند و خواننده را تا پایان درگیر خود نگه می داشت. از دیگر آثار شاخص او می توان به پرندگان (The Birds)، مایکون (My Cousin Rachel) و مهمان خانه جامائیکا (Jamaica Inn) اشاره کرد که همگی نیز به اقتباس های سینمایی موفقی تبدیل شده اند.

خلق ربه کا: الهامات و مضامین اولیه رمان

رمان ربه کا در سال ۱۹۳۸ منتشر شد و بلافاصله با استقبال گسترده ای مواجه گشت. این رمان نه تنها به پرفروش ترین کتاب آن زمان تبدیل شد، بلکه توانست جایزه ی معتبر National Book Award را نیز از آن خود کند. الهام بخش دوموریه برای خلق عمارت ماندرلی، خانه واقعی خودش در کورنوال، یعنی خانه منابیلی بود که فضای آن عمیقاً بر تخیل او تأثیر گذاشته بود. مضامین اصلی رمان عمیق و چندوجهی هستند:

• حسادت و رقابت: نبرد راوی بی نام با خاطره ای قدرتمند از ربه کا، نمادی از حسادت نابودگر.
• هویت و جایگاه زن: تلاش بانوی دوم دووینتر برای یافتن هویت خود در سایه نام و یاد همسر اول.
• قدرت گذشته: نشان دادن اینکه چگونه گذشته می تواند حال و آینده را تحت تأثیر قرار دهد و حتی نابود کند.
• تنش های طبقاتی: نمایش زندگی اشرافی در برابر پس زمینه طبقه متوسط راوی.
• راز و فریب: پرده برداری تدریجی از حقایق پنهان و دروغ هایی که زندگی شخصیت ها را شکل داده اند.

خلاصه داستان رمان ربه کا

رمان با روایت زن جوانی بی نام آغاز می شود که به عنوان ندیمه یک زن ثروتمند آمریکایی در مونت کارلو کار می کند. او با ماکسیم دووینتر، اشراف زاده ای بریتانیایی که به تازگی همسر زیبایش، ربه کا، را در یک حادثه قایقرانی از دست داده، آشنا می شود. ماکسیم که هنوز در سوگ ربه کاست، پس از مدتی به این دختر جوان پیشنهاد ازدواج می دهد. او بی درنگ می پذیرد و به همراه ماکسیم به عمارت باشکوه و تاریخی ماندرلی، واقع در ساحل کورنوال، بازمی گردد. اما ورود او به ماندرلی، شروع کابوسی است که باید با آن دست و پنجه نرم کند. در عمارت، یاد و خاطره ربه کا، همسر اول ماکسیم، به شکل وسواس گونه ای توسط سرخدمتکار مرموز خانه، خانم دنورز، زنده نگه داشته می شود. خانم دنورز، که وفاداری بیمارگونه ای به ربه کا دارد، بانوی دوم را با رفتارهای سرد و ترسناک خود آزار می دهد و هر لحظه به او یادآوری می کند که هرگز نمی تواند جای ربه کا را بگیرد. راوی بی نام داستان، در تلاش برای یافتن جایگاه خود در ماندرلی و کنار ماکسیم، با رازهای تاریک گذشته، حسادت های عمیق و تهدید دائمی سایه ربه کا روبرو می شود، تا اینکه حقیقتی شوکه کننده درباره مرگ ربه کا فاش می شود که همه چیز را زیر و رو می کند.

فیلم ربه کا (۱۹۴۰) اثر آلفرد هیچکاک: استاد تعلیق در هالیوود

پس از موفقیت چشمگیر رمان دافنه دوموریه، چشمان تیزبین هالیوود و خصوصاً تهیه کننده قدرتمند، دیوید او. سلزنیک، به سوی آن جلب شد. اما چه کسی بهتر از آلفرد هیچکاک می توانست این معمای گوتیک را به یک تجربه سینمایی بی نظیر تبدیل کند؟

پروژه هالیوودی هیچکاک: اولین گام در سرزمین رویاها

فیلم ربه کا اولین فیلم آمریکایی آلفرد هیچکاک محسوب می شود و نقطه عطفی در کارنامه حرفه ای او به شمار می رود. پس از سال ها فعالیت در سینمای انگلستان و خلق آثاری چون ۳۹ پله (The 39 Steps) و خانم ناپدید می شود (The Lady Vanishes)، هیچکاک با دعوت دیوید او. سلزنیک، تهیه کننده مشهور بربادرفته، راهی هالیوود شد. همکاری با سلزنیک، چالش های خاص خود را داشت. سلزنیک که به کنترل کامل بر پروژه هایش معروف بود، همواره سعی در تحمیل دیدگاه های خود بر هیچکاک داشت. با این حال، هیچکاک با هوشمندی و مهارت خاص خود توانست ضمن حفظ عناصر اصلی رمان، سبک منحصربه فرد خود را نیز در فیلم اعمال کند. نتیجه این همکاری، فیلمی بود که هم از نظر تجاری موفق شد و هم توانست تحسین منتقدان را برانگیزد.

خلاصه داستان فیلم (با هشدار اسپویلر)

فیلم ربه کا با روایتی وفادار به رمان دافنه دوموریه، داستان دختر جوانی را بازگو می کند که در مونت کارلو با اشراف زاده ای بیوه به نام ماکسیم دووینتر آشنا شده و به همسری او درمی آید. آن ها به عمارت باشکوه ماندرلی بازمی گردند، اما در آنجا سایه همسر اول ماکسیم، ربه کا، که زنی بسیار محبوب و قدرتمند بوده و به تازگی فوت کرده است، بر همه چیز سنگینی می کند. خانم دنورز، سرخدمتکار عمارت که وفاداری بیمارگونه ای به ربه کا دارد، هر لحظه بانوی جدید را آزار می دهد و با یادآوری زیبایی، هوش و کاریزمای ربه کا، احساس حقارت و بی لیاقتی را در او تقویت می کند. تعلیق و اضطراب در ماندرلی به اوج خود می رسد؛ تا اینکه روزی، در پی کشف لاشه قایق ربه کا، حقایقی هولناک درباره مرگ او فاش می شود. اینجاست که ماکسیم اعتراف می کند ربه کا زنی بی وفا و سادیسمی بوده و او به دلیل درگیری و عصبانیت ناشی از اعلام بارداری دروغین ربه کا، او را به قتل رسانده است. داستان پیچیده تر می شود و ماکسیم متهم به قتل می شود. در نهایت، با افشای بیماری لاعلاج ربه کا که او را به سمت تحریک ماکسیم به قتل سوق داده بود، ماکسیم تبرئه می شود. اما در بازگشت به ماندرلی، متوجه می شوند که خانم دنورز، عمارت را به آتش کشیده و خود نیز در شعله های آن ناپدید شده است. بانوی دوم و ماکسیم، ماندرلی را که در آتش می سوزد، ترک می کنند و فصل جدیدی از زندگی خود را آغاز می کنند.

حضور نامرئی ربه کا، نه تنها یک نام، بلکه یک قدرت است که بر تمامی ساکنان ماندرلی سایه افکنده و آن ها را درگیر خود ساخته است. این تنها هیچکاک است که می تواند چنین حضوری را در غیاب کامل شخصیت به تصویر بکشد.

تحلیل شخصیت ها و عملکرد بازیگران

انتخاب بازیگران برای ربه کا نقش کلیدی در موفقیت فیلم داشت و هیچکاک با هوشمندی تمام، بازیگرانی را برگزید که توانستند عمق و پیچیدگی شخصیت ها را به بهترین نحو به تصویر بکشند:

• جون فانتین (بانوی دوم دووینتر): او تجسم معصومیت، آسیب پذیری و رشد شخصیت است. فانتین با ظرافت، تحول تدریجی شخصیت بی نام از دختری خجالتی و بی تجربه به زنی قوی تر و جسورتر را نشان می دهد که برای یافتن جایگاه خود در ماندرلی و کنار ماکسیم می جنگد. بازی او به خوبی احساسات ترس، حسادت و سردرگمی را به مخاطب منتقل می کند.
• لارنس الیویه (ماکسیم دووینتر): الیویه با کاریزما و حضور مقتدرانه اش، ماکسیم را به شخصیتی پیچیده و دوگانه تبدیل می کند. او مردی است جذاب، اما در عین حال با رازها و دردهای گذشته اش دست و پنجه نرم می کند. الیویه به زیبایی تناقضات درونی ماکسیم را، از عشقش به بانوی دوم تا سایه سنگین گذشته ربه کا، به تصویر می کشد.
• جودیت اندرسون (خانم دنورز): اندرسون با بازی فراموش نشدنی اش، خانم دنورز را به یکی از نمادین ترین شخصیت های شرور و روان شناختی سینما تبدیل کرده است. او نماد حسادت، وفاداری بیمارگونه و سایه تاریک گذشته است. نگاه های نافذ، حرکات مرموز و لحن سرد او، حضوری تهدیدآمیز را در سراسر فیلم ایجاد می کند و به معنای واقعی کلمه، مو بر تن بیننده سیخ می کند.
• ربه کا: شاید بتوان گفت که ربه کا خود یک شخصیت اصلی است، هرچند که هرگز در فیلم دیده نمی شود. حضور او در هر گوشه از عمارت، در هر شیء و در ذهن تمامی شخصیت ها حس می شود. هیچکاک با استفاده از دیالوگ ها، طراحی صحنه و به ویژه بازی خانم دنورز، حضوری نامرئی اما قدرتمند را از ربه کا خلق می کند که تا پایان فیلم بر تمامی وقایع سایه می افکند.

کارگردانی هیچکاک: هنر خلق اضطراب و تعلیق

آلفرد هیچکاک در ربه کا به بهترین شکل ممکن، مهارت خود را در ایجاد تعلیق و اضطراب به نمایش می گذارد. او با استفاده هوشمندانه از عناصر بصری و روان شناختی، فضایی گوتیک و مرموز را خلق می کند که بیننده را تا پایان فیلم درگیر خود نگه می دارد:

• نور و سایه: هیچکاک با کنتراست های شدید نوری، فضایی تیره و پررمز و راز در ماندرلی ایجاد می کند. سایه های بلند و تاریک، حس تهدید و انزوا را تقویت کرده و عمارت را به شخصیتی زنده و گاه ترسناک تبدیل می کنند.
• قاب بندی و زوایای دوربین: استفاده از زوایای پایین دوربین برای بزرگ نمایی خانم دنورز و القای قدرت او، یا قاب بندی های تنگ برای نشان دادن حس انزوا و گرفتاری بانوی دوم، از جمله تکنیک هایی هستند که هیچکاک برای تشدید بار روان شناختی صحنه ها به کار می برد.
• ماندرلی به عنوان یک شخصیت: عمارت ماندرلی صرفاً یک مکان نیست، بلکه به شخصیتی نمادین و فعال در داستان تبدیل می شود. راه روهای پیچ در پیچ، اتاق های تاریک و دریای خروشان کنار عمارت، همگی حس وحشت و رمزآلودگی را تقویت می کنند و گویی خود عمارت نیز نگهبان رازهای ربه کاست.
• عناصر سینمای نوآر: هیچکاک با استفاده از عناصری چون زن اغواگر (که حتی در غیاب ربه کا نیز حضور دارد)، مردی درگیر گذشته تاریک، و فضایی پر از تعلیق و سوءظن، ربه کا را در ژانر سینمای نوآر نیز جای می دهد.

جوایز و افتخارات: اسکار بهترین فیلم

ربه کا در سال ۱۹۴۰، توانست در ۱۱ رشته نامزد جایزه اسکار شود و در نهایت، دو جایزه مهم اسکار بهترین فیلم و اسکار بهترین فیلم برداری (برای جرج بارنز) را از آن خود کند. این پیروزی اهمیت تاریخی ویژه ای داشت؛ چرا که ربه کا تنها فیلم آلفرد هیچکاک است که جایزه اسکار بهترین فیلم را کسب کرده است. این افتخار، جایگاه او را به عنوان یک کارگردان برجسته در هالیوود تثبیت کرد و مسیر را برای ساخت شاهکارهای بعدی او هموار ساخت. تأثیر ماندگار ربه کا بر سینمای جهان و ژانر تریلر روان شناختی غیرقابل انکار است و این فیلم همچنان منبع الهام بسیاری از فیلم سازان و نویسندگان معاصر است.

ربه کا (۲۰۲۰): نگاهی نو به داستانی کهن

پس از گذشت هشتاد سال از شاهکار هیچکاک، فیلم سازان بار دیگر به سراغ رمان جاودانه دافنه دوموریه رفتند تا تفسیری مدرن از ربه کا ارائه دهند. اقتباس سال ۲۰۲۰، به کارگردانی بن ویتلی، تلاشی بود برای بازآفرینی این داستان کلاسیک برای نسل جدید، اما آیا توانست موفقیت نسخه اصلی را تکرار کند؟

معرفی اقتباس جدید: کارگردان و بازیگران

فیلم ربه کا محصول ۲۰۲۰ به کارگردانی بن ویتلی، فیلم ساز انگلیسی که پیش از این با آثاری چون برج مرتفع (High-Rise) شناخته شده بود، و با بازی لیلی جیمز در نقش بانوی دوم دووینتر و آرمی همر در نقش ماکسیم دووینتر، به روی پرده رفت. کریستین اسکات توماس نیز نقش به یادماندنی خانم دنورز را ایفا کرد. ویتلی تلاش کرد تا با رویکردی متفاوت، فضای رمان را بازسازی کند و به جای تمرکز صرف بر تعلیق، جنبه های رمانتیک و روان شناختی داستان را برجسته سازد.

مقایسه کلیدی با نسخه ۱۹۴۰ هیچکاک

مقایسه اقتباس سال ۲۰۲۰ با شاهکار هیچکاک اجتناب ناپذیر است و تفاوت های بارزی میان این دو نسخه به چشم می خورد:

1. لحن و اتمسفر: نسخه هیچکاک به دلیل فضای گوتیک، تعلیق آمیز و مرموزش شناخته شده است، در حالی که نسخه ۲۰۲۰ لحنی رمانتیک تر و رنگارنگ تر دارد. ویتلی تلاش کرده تا جنبه های عاشقانه رابطه ماکسیم و بانوی دوم را بیشتر نشان دهد که گاهی از عمق معمایی داستان می کاهد.
2. شخصیت پردازی بانوی دوم: در نسخه هیچکاک، بانوی دوم (جون فانتین) شخصیتی منفعل تر و آسیب پذیرتر دارد که به تدریج قوی تر می شود. اما در نسخه ۲۰۲۰، لیلی جیمز شخصیتی فعال تر و جسورتر را به نمایش می گذارد که از همان ابتدا کنجکاوی و عاملیت بیشتری از خود نشان می دهد.
3. رویکرد به مرگ ربه کا: نسخه هیچکاک در مورد چگونگی مرگ ربه کا ابهام بیشتری را حفظ می کند و به تعلیق روان شناختی تأکید دارد. اما در نسخه ۲۰۲۰، ماکسیم (آرمی همر) با صراحت بیشتری به قتل ربه کا اعتراف می کند و این تغییر، از پیچیدگی و معمای داستان می کاهد.
4. بازخورد منتقدان و مخاطبان: با وجود تلاش برای مدرن سازی، نسخه ۲۰۲۰ نتوانست به موفقیت و جایگاه نسخه ۱۹۴۰ دست یابد. بسیاری از منتقدان آن را در مقایسه با فیلم هیچکاک، اثری سطحی تر و کمتر تأثیرگذار دانستند که نتوانسته است عمق روان شناختی و تعلیق کلاسیک رمان را به خوبی منتقل کند.

دلیل اصلی دشواری در رقابت با نسخه هیچکاک، نه فقط به قدرت کارگردانی او، بلکه به هم عصری او با دوران داستان و تطابق بی نظیر سبک هیچکاک با ذات گوتیک رمان بازمی گردد. نسخه ۱۹۴۰ یک تجربه کاملاً غوطه ورکننده بود که با روح زمانه خود و همچنین ذات داستان ربه کا هماهنگی کاملی داشت.

مضامین جاودانه در ربه کا: هویت، روان شناسی و جایگاه زن

چه در قالب رمان و چه در اقتباس های سینمایی، ربه کا همواره به دلیل پرداخت عمیق به مضامین انسانی و روان شناختی، مورد توجه بوده است. این داستان فراتر از یک معمای ساده، به کندوکاوی در تاریک ترین گوشه های ذهن بشر می پردازد.

نبرد برای هویت: در سایه ربه کا

یکی از اصلی ترین مضامین ربه کا، نبرد راوی بی نام برای یافتن هویت خود است. او که بدون نام و گذشته ای مشخص وارد زندگی اشرافی ماکسیم می شود، خود را در سایه حضوری باشکوه و در عین حال ویرانگر می یابد. ربه کا، حتی پس از مرگش، چنان قدرتمند است که بانوی دوم را از هرگونه ابراز وجود بازمی دارد. او مجبور است با مقایسه های دائمی، حسادت ها و انتظاراتی که از همسر سابق ماکسیم وجود داشته، دست و پنجه نرم کند. این مبارزه برای یافتن هویت، نمادی از تلاش هر انسانی برای تعریف خود در دنیایی است که مدام او را با دیگران مقایسه می کند. راوی در نهایت با پذیرش نقاط ضعف و قوت خود و کشف حقیقت، به هویت مستقل خود دست پیدا می کند.

روان شناسی حسادت و جنون: از خانم دنورز تا ماکسیم

ربه کا به شکلی استادانه، جنبه های تاریک روان انسان، به ویژه حسادت و جنون را به تصویر می کشد. خانم دنورز، با وفاداری بیمارگونه اش به ربه کا، تجسم حسادتی است که به وسواس و جنون می انجامد. او نه تنها از بانوی دوم متنفر است، بلکه با خاطره ربه کا زندگی می کند و سعی دارد این خاطره را بر ماندرلی و ساکنانش تحمیل کند. رفتارهای سادیسمی او و تلاش برای به انزوا کشاندن بانوی دوم، نمونه ای از جنون ناشی از عشق از دست رفته و حسادت است. از سوی دیگر، ماکسیم نیز با گذشته اش و رازهای پنهان مربوط به ربه کا، درگیر کشمکش های روانی عمیقی است. سکوت و پنهان کاری او، تأثیر مخرب بر سلامت روانی بانوی دوم می گذارد و او را در گردابی از شک و تردید غرق می کند. فضای گوتیک عمارت ماندرلی، با راه روهای تاریک و اتاق های خالی، نیز به تشدید این حالات روانی کمک کرده و حس اضطراب و مالیخولیا را در شخصیت ها تقویت می کند.

طبقه، قدرت و جایگاه زنان در داستان

رمان و فیلم ربه کا، تصویری از جامعه اشرافی آن زمان بریتانیا و تنش های طبقاتی موجود را ارائه می دهد. ورود بانوی دوم، که از طبقه متوسط است، به دنیای پر زرق و برق و قوانین نانوشته اشرافیت، چالش های فراوانی را برای او ایجاد می کند. او باید با آداب و رسوم، انتظارات و پیش داوری هایی که در این طبقه حاکم است، کنار بیاید. این داستان به نوعی نقد و بررسی جایگاه و قدرت زنان در آن دوران نیز هست. ربه کا، حتی در غیابش، نمادی از زنی قدرتمند، مستقل و بی پرواست که کلیشه های زمان خود را به چالش می کشد، هرچند که رفتار او اغلب به سمت خودخواهی و سادیسم متمایل است. در مقابل، بانوی دوم، زنی سنتی تر است که برای اثبات خود و کسب قدرت، باید مسیری طولانی را طی کند. دافنه دوموریه و هیچکاک، هر یک به شیوه خود، دیدگاه های مختلفی را نسبت به نقش و قدرت زنان در جامعه و روابط انسانی به نمایش می گذارند.

نتیجه گیری: چرا ربه کا هنوز هم باید دیده و خوانده شود؟

ربه کا، چه در قالب رمان ماندگار دافنه دوموریه و چه در هیبت شاهکار سینمایی آلفرد هیچکاک، اثری است که از گذر زمان سربلند بیرون آمده و همچنان قلب ها و ذهن ها را تسخیر می کند. این داستان فراتر از یک معمای ساده، به کندوکاوی عمیق در روان انسان، مفاهیم هویت، حسادت و قدرت گذشته می پردازد.

قدرت رمان در خلق یک فضای گوتیک بی نظیر و شخصیت های چندوجهی است که خواننده را تا پایان درگیر رازهای ماندرلی می کند. قلم دافنه دوموریه با ظرافت تمام، به کشف لایه های پنهان روان بشر می پردازد و تصویری فراموش نشدنی از نبرد برای یافتن خود در سایه یک حضور قدرتمند را ارائه می دهد. از سوی دیگر، فیلم ربه کا هیچکاک، نمونه ای بی بدیل از اقتباس سینمایی است که نه تنها به رمان وفادار می ماند، بلکه با دیدگاه هنری و مهارت خیره کننده کارگردان، به یک اثر مستقل و جاودانه تبدیل می شود. هیچکاک با استفاده هوشمندانه از نور، سایه، طراحی صحنه و بازی های درخشان، تعلیق و اضطراب را به اوج خود می رساند و ماندرلی را به شخصیتی زنده و نفس گیر تبدیل می کند.

در نهایت، ربه کا یادآور این است که برخی داستان ها دارای ماهیتی بی زمان و جهانی هستند. توانایی آن در بازتفسیر و همگام شدن با تغییرات فرهنگی و اجتماعی، گواه بر ارزش هنری و عمیق این اثر است. اگر به دنبال تجربه ای عمیق، پر از رمز و راز و در عین حال تأثیرگذار هستید که شما را به فکر فرو ببرد و تا مدت ها رهایتان نکند، معرفی فیلم ربه کا (Rebecca) اثر دافنه دوموریه و همچنین خود رمان، انتخابی بی نظیر خواهد بود. این شاهکار ادبی و سینمایی، دعوت نامه ای است برای قدم گذاشتن به دنیایی که در آن، گذشته هرگز نمی میرد و سایه ها همواره دنبال می کنند.

شما چه تجربه ای از تماشای فیلم ربه کا یا خواندن رمان ربه کا دافنه دوموریه دارید؟ نظرات و تحلیل های خود را با ما به اشتراک بگذارید.