ترور رئیس دفتر سیاسی حماس در قلب پایتخت ایران، ممکن است در نوع خود یک ضربهکاری بر این گروه سیاسی محسوب شود که از هشتم اکتبر سال میلادی گذشته تاکنون در جنگی نابرابر با اسرائیل به مقاومت ادامه میدهد، اما مقامهای اسرائیلی نیک میدانند که نتیجه کار هرگز با نتیجه واداشتن فلسطینیان از ادامه مبارزه رهاییبخش همراه نخواهد بود. بیش از ده ماه جنگ ناتمام در سرزمینی با مرزهای بسته در غزه، ممکن است خسارتهای جانی و مالی بسیار بر مردم فلسطینی وارد آورده باشد، اما آنچه ارتش تا بن دندان مسلح اسرائیل را مستأصل کرده، تسلیمناپذیری فلسطینیان در برابر اشغالگرانی است که نه تنها سرزمین؛ بلکه هوّیت ملّت فلسطین را نشانه گرفتهاند. از همین رو اسرائیل که اکنون با قهر جامعه جهانی علیه کشتارگری صهیونیستها در غزه روبروست و به رغم همه جنایاتش علیه مردم بیدفاع و آوراه فلسطینی،به اهداف استراتژیک خود که همانا توسعهطلبی ارضی با کاستن از مقاومتهای مردمی است، باردیگر به “ترور” به عنوان دستاویزی برای تسلیم کردن فلسطینیان رو آورده است. رهبران افراطی اسرائیل براین امید هستند که با عملیات تروریستی از یکسو، فلسطینیان را دچار سرخوردگی ناشی از مقاومت کنند. از سوی دیگرصحنه را از وجود عوامل ناسازگار با اهداف استراتژیک، خالی سازند.
اسرائیل در اقدامهای تروریستی خود از یک نکته کلیدی در سابقه جنگهایش با فلسطینیان چشم پوشیده است؛ این که در نگاه فلسطینیان همیشه اینگونه بوده که اهداف آرمانخواهانه، مهمتر از شخصیتها و چهرههایی است که هدف ترور یا قتل اسرائیلیها قرار میگیرند. این مهم به معنای آن نیست که رهبرانشان از ارزش کمی برخوردارند، اما به معنای آن است که برای آرمان خود حاضر به پرداخت هزینههای سنگین نیز هستند. در واقع پایداری فلسطین در همه سالهای پر فراز و نشیب خود، مدیون وفاداری به اصول آرمانخواهانه آن است. تجربه تلخ جنگهای 1948، 1967، 1973 میلادی که به ترتیبی دولتهای عربی خود را متولی ملّت فلسطین میدانستند تا ماجرای سپتامبر سیاه (1970 تا ژوئیه 1971) در اردن و خروج نیروهای فتح از لبنان در پی جنگ داخلی و اشغال جنوب این کشور از سوی ارتش اسرائیل در سال 1982 و ترو مقامها و رهبرانی از جمله محمدالزوّاوی(عضو گردانهای عزالّدین قسام )، عمرنایف(عضو جبهه مردمی برای آزادیفلسطین)، محمودالمبوح(یکیاز فرماندهان گردانهایعزالّدینقسام)،عزالّدین الشیخ خلیل(عضو حماس)، فتحی شقاقی(موسس جنبش جهاد اسلامی فلسطین)، عاطف بسیسو (مسئول امنیت جنبشفتح)، خلیلالوزیر معروف بهابوجهاد( مقامدوم جنبش آزادیبخش فلسطین)، غسان کنفانی(از رهبران جبهه آزادی فلسطین) و… هرگز نتوانست به تعطیلی آرمانخواهی برای آزادی فلسطین از اشغال پایان دهد. در واقع همه تجربههایی چنین سبب شد تا ملّت فلسطین بیش از همیشه امیدوار به انگیزهها و اراده خود برای مقاومت در برابر اشغالگران افزوده و “اراده مبتنی بر قدرت” را متکی بر مقاومت مردم خود کند.
دهه اخیر به ویژه، دوران تنها شدن بیشتر ملّت فلسطین مقابل اشغالگرانی بوده که با تکیه بر روابط پیدا و پنهان خود با برخی دولتهای عربی، اعتماد به نفس بیشتری برای تحقیر یا نادیده گرفتن هوّیت ملّت فلسطین از خود نشان دادند، اما پس از هفتم اکتبر 2023 میلادی، نه تنها صحنه خاورمیانه، بلکه جامعه جهانی، تصور فراموش شده خود را از آرمانخواهی فلسطینیان تغییر داد. غرب، به ویژه ایالات متحده دریافت که ممکن نیست با معیارهای دوگانه، همچنان به اوضاع در خاورمیانه نگریسته و نسخههای یکجانبه را به نفع اسرائیل اشغالگر تجویز کرد. اکنون جامعه جهانی به پشتوانه مقاومت ملّت فلسطین و نگاه به جنایات صهیونیستهای اشغالگر علیه مردم غیر نظامی و بیدفاع، مطالباتی هم سو با ملّت فلسطین را فریاد میزند. از همین روست که اسرائیل میخواهد با سلاح ترور، به این وضع پایان دهد. اما فلسطینیان به درستی و با شهامت نستوه خود، نشان دادهاند که تاریخ فلسطین با ترور رهبرانی چون “اسمائیل هنیه” پایان نمییابد.
15 خواندن این نوشته از مجله خانواده 2 دقیقه طول خواهد کشید