یک فرضیه عجیب فضایی: آن‌ها که دیرتر راه‌ افتادند،‌ زودتر می‌رسند!

یک فرضیه عجیب فضایی: آن‌ها که دیرتر راه‌ افتادند،‌ زودتر می‌رسند!

گرائم اسمیت، استاد و ستاره‌شناس بخش نجوم و اخترفیزیک دانشگاه کالیفرنیا، که به تازگی مقاله‌ای با عنوان «درباره‌ی اولین کاوشگری که بین دو تمدن میان‌ستاره‌ای ارسال می‌شود» در مجله‌ی بین‌المللی Astrobiology منتشر کرده است، باور دارد معمولا در سفر کاوشگرها در مسافت‌های طولانی، کاوشگری که ابتدا به مقصد می‌رسد اولین کاوشگری نیست که ارسال شده است. با پیشرفت فناوری انتظار داریم کاوشگرها سریع‌تر شوند. در نهایت کاوشگری که دیرتر از نسخه‌ی قبلی خود ارسال شده است از آن سبقت می‌گیرد و زودتر به مقصد می‌رسد.

اسمیت می‌نویسد: اگر تمدنی فضایی برنامه‌ای را برای ارسال کاوشگر به مقاصد میان‌ستاره‌ای آغاز کند، اولین کاوشگری که به مقصد می‌رسد احتمالا قدیمی‌ترین کاوشگر ارسالی نخواهد بود، بلکه یکی از پیشرفته‌ترین کاوشگرها زودتر به مقصد می‌رسد. این نتیجه‌گیری بر اساس سناریوی رخ می‌دهد که تمدنی فرازمینی (ETC) برنامه‌ای میان‌ستاره‌ای را برای ارسال کاوشگرهای پیچیده آغاز کند که سرعت عزیمت آن‌ها به‌مرورزمان در طول برنامه افزایش پیدا می‌کند.-

به نوشته ساینس آلرت، شکاف فناوری بین کاوشگرها احتمالا به مسائل مختلفی وابسته است اما با افزایش مسافت بین ما و یک تمدن فرازمینی می‌تواند بیشتر هم بشود. هرچقدر مقصد از محل پرتاب کاوشگرها دورتر باشد، شکاف فناوری بین کاوشگر اول و فناوری زمینی بیشتر خواهد شد.

مقاله‌ی اسمیت هم زمینه‌های مشابهی را روایت می‌کند. کار او متمرکز بر فرازمینی‌های فرضی در مراحل اولیه‌ی برنامه‌ی ارسال کاوشگر است که در آینده به پیشرفت‌های قابل توجهی در فناوری دست خواهند یافت.

اولین کاوشگر ممکن است از نوع میان‌ستاره‌ای نباشد و در اصل به این منظور ساخته نشده باشد. امروزه می‌توان کاوشگرهای وویجر را میان‌ستاره‌ای خواند گرچه از ابتدا برای این هدف ساخته نشده بودند. همین فرض برای تمدنی فرازمینی صحت دارد که به‌تازگی برنامه‌ی ارسال کاوشگر به منظومه‌های ستاره‌ای دیگر را آغاز کرده است.

هدف کاوشگر اول فرازمینی‌ها می‌تواند بررسی منظومه‌ی ستاره‌ای خودشان یا شاید نزدیک‌ترین ستاره به آن‌ها باشد اما در نهایت از تمدنی دیگر سر در بیاورد. از زاویه‌ای دورتر، دقیقا بشر هم در حال انجام چنین کاری است. بنابراین ممکن است تماس اولیه به این صورت رخ دهد: گیرنده به‌جای پیام آشکار از فرستنده، یک جسم بیگانه را دریافت می‌کند.

اسمیت اولین شخصی نیست که به شکاف فناوری در چنین شرایطی اشاره می‌کند. آندرو کندی در سال ۲۰۰۶، مقاله‌ای را با عنوان «سفر میان‌ستاره‌ای، محاسبات انتظار و دام برانگیزاننده‌ی پیشرفت» در مجله‌ی انجمن میان‌سیاره‌ای بریتانیا منتشر کرد. بر اساس این مقاله، تمدن‌ها می‌دانند فناوری روزی پیشرفت خواهد کرد. بنابراین شاید پیش از ارسال هر نوع کاوشگری منتظر بمانند، زیرا می‌دانند تلاش‌های اولیه‌ی آن‌ها از نمونه‌های جدید عقب خواهند افتاد. اما آیا نقطه‌ای وجود دارد که انتظار دیگر اهمیتی نداشته باشد؟

اسمیت در مقاله‌ی خود فرض می‌کند فرازمینی‌ها نمی‌خواهند منتظر بمانند. در واقع دلایل زیادی هم برای این کار دارند که فراتر از محدوده‌ی این پژوهش است. برای مثال یک تمدن فرازمینی ممکن است برنامه‌ای را پیش از رسیدن فناوری به مرحله‌ای ضروری آغاز کند. او این پرسش متفاوت را مطرح می‌کند:کدام کاوشگرها زودتر به یک منظومه‌ی سیاره‌ای می‌رسند که در آن تمدنی قادر است فناوری کاوشگر را بازیابی کند؟ به بیان دیگر، کدام کاوشگر از پتانسیل برقراری اولین تماس برخوردار است؟-

اسمیت برای پاسخ به این پرسش، دو تمدن فرازمینی متفاوت را در اطراف دو ستاره‌ی متفاوت درنظر می‌گیرد. یکی از تمدن‌ها از قابلیت ارسال کاوشگر برای سفرهای میان‌ستاره‌ای برخوردار است و اسمیت آن را تمدن فرازمینی فعال می‌نامد.

تمدن دوم هنوز به فناوری کاوشگر میان‌ستاره‌ای پیشرفته نرسیده است اما کاوشگرهایی را به منظور بررسی منظومه‌ی ستاره‌ای خود ارسال می‌کند. اسمیت دومین تمدن را تمدن فرازمینی غیرفعال می‌خواند و اولین رویداد تماس را بررسی می‌کند که در آن تمدن فرازمینی غیرفعال کاوشگری را از تمدن فرازمینی فعال دریافت می‌کند.

در سناریوهای اسمیت، تمدن فرازمینی فعال به توسعه‌ی فناوری کاوشگر خود ادامه خواهد داد و کاوشگرهای سریع‌تری را تولید خواهد کرد. دلیل تمایل چنین تمدنی به پیشرفت فناوری، سفرهای میان‌ستاره‌ای در بازه‌های کوتاه‌تر زمانی است. البته این طرز فکر ما است و شاید تمدن‌های دیگر هم چنین منطقی را دنبال کنند.

5858

دکمه بازگشت به بالا