جایگاه عقل در بیانات امام هادی (ع)

جایگاه عقل در بیانات امام هادی (ع)

از امام هادی (ع) احادیثی در مباحث کلامی، همچون تشبیه و تنزیه و جبر و اختیار وارد شده که راهگشاست. در این میان جایگاه ویژه‌ عقل در تعالیم حضرتش، به گونه‌ای ترسیم شده است که در کنار وحی به عنوان یکی از دلایل و حجت‌ها شمرده می‌شود. در نگاه آن حضرت (ع) عقل، حجّت درونی انسان‏‌هاست و شریعت (دین)، حجت بیرونی.

به گزارش مجله خانواده، روزنامه ایران نوشت: «به گفته شیخ مفید (۴۱۳-۳۳۶ ﻫ.ق.) و تنی چند از عالمان و مورخان، امام هادی(ع) در سوم رجب سال ۲۵۴ ﻫ.ق. با دسیسه «معتز»، خلیفه وقت عباسی، مسموم و به شهادت رسید. با انتشارخبر شهادت دهمین پیشوای مسلمانان، جماعت بسیاری از بنی‌هاشم، شیعیان و پیروان آن حضرت(ع) با وجود ممانعت‌ها در منزل امام‌شان جمع شده و از هر سو بانگ «وای بر ما از بی‌کسی و بی‌یاری! وای بر مستمندان و یتیمان از تنهایی!» برخاست. ساعتی نگذشت که سیل جمعیت عزادار آنقدر زیاد شد که حرکت بین جمعیت برای امام حسن عسکری(ع) و اقامه نماز برایش مشکل شد. امام هادی(ع) از ۲۲۰ تا ۲۵۴ ق. به مدت ۳۴ سال، امامت مسلمانان را به عهده داشته و در این دوران با چند نفر از خلفای عباسی از جمله متوکل همزمان بود و بیشتر سال‌های امامت را در سامرا تحت نظارت و در حصر خانگی گذراند.

دهمین پیشوای شیعیان، در دوران خلافت متوکل عباسی وادار به سکونت اجباری در سامرا شد (۲۳۳ ق.) و از سوی دستگاه خلافت مورد بدرفتاری قرار گرفت. متوکل درصدد بود ضمن نظارت‌های کلّی، امام را در نقش یکی از درباریان نشان دهد و از ابهت و عظمت آن حضرت در چشم مردم بکاهد. عباسیان با حمایت از اخباری‌گری و میدان‌دادن به جعل خبر و حدیث، فضا را بر معتزله و پیروان مکتب امامیه تنگ کرده، به این هم قانع نبوده با سختگیری و مجازات‌های هولناک آنان را مورد اذیت و آزار قرار می‌دادند. در چنین شرایطی امام هادی(ع) از طریق وکیلان صالح و مکاتبه با شیعیان در ارتباط بود که عبدالعظیم حسنی، عثمان بن سعید، ایوب بن نوح و حسن بن راشد از آن جمله‌اند.

از آن حضرت حدود ۳۵۰ حدیث نقل شده که این تعداد نسبت به امامان پیش از آن حضرت کم است. اغلب مورخان و محدثان علت آن را اقامت اجباری امام هادی(ع) در سامرا و تحت ‌نظر بودن توسط عباسیان می‌دانند که فرصت انتشار علوم و معارف به وی داده نشده است. با وجود این از آن حضرت احادیثی در مباحث کلامی، همچون تشبیه و تنزیه و جبر و اختیار وارد شده که راهگشاست. در این میان جایگاه ویژه‌ عقل در تعالیم حضرتش، به گونه‌ای ترسیم شده است که در کنار وحی به عنوان یکی از دلایل و حجت‌ها شمرده می‌شود. در نگاه آن حضرت (ع) عقل، حجّت درونی انسان‏‌هاست که آنان را در مسیر کمال رهبری می‏‌کند و شریعت (دین)، حجت بیرونی، برای نجات انسان‏‌ها از گرداب آلودگی‌‏ها و سوق‌دادن مردمان به سوی کمال و سعادت انسانی است. از این منظر ممکن نیست حجت ظاهر و باطن با یکدیگر در تعارض باشند.

بر این اساس عقل شریف‌ترین نیرو در وجود آدمی است. کلام وحی نیز بیش از ۳۰۰ بار انسان‌ها را به استفاده و بهره‌جستن از این نیروی خدادادی دعوت می‌کند. اسلام مردم را فرا می‌‏خواند تا از روی دلیل عقلی به عالم ماورای طبیعت یقین پیدا کنند. چنین است که در تعالیم امام هادی نیز عقل و نقل، در طول هم جای داشته و دو طریق مستقل و بی‌نیاز از هم نیستند و انسان وقتی به هدف می‏‌رسد که نهایت همسویی و هماهنگی میان این دو راهنما برقرار باشد. از این منظر، عقل یکی از دو رسول پروردگار بوده  و دین بدون عقل، معنایی ندارد.

امام هادی (ع) در بیانی می‌فرماید، معجزه پیامبران هماهنگ با زمان رسالت آنان است و معجزه پیامبر اسلام، سخن و گفت‌وگو است و در دوران پیامبر خاتم، خرد بزرگ‌ترین حجت بر خلایق است.

از تعالیم بنیادین آن حضرت(ع)، پاسداری از باورها و ارزش‌های اسلامی است. امام هادی (ع) به عنوان وارث علم پیامبر و حافظ قرآن و سنت، با تحریف‌ها و بدعت‌هایی که اندیشه و فرهنگ اسلامی را تهدید می‌کرد، مقابله و حقایق اصیل اسلامی و سنت پیامبر را تبیین کرد و اگر هوشیاری و تلاش آن حضرت نبود، امروز اسلام به سرنوشت دیگر ادیان آسمانی دچار می‌شد.»

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا