از جهان‌های موازی: روزنامه‌نگاری تاریخ‌مند، روزنامه‌نگاری تاریخ‌گریز

1) این هفته “همسفر سرطانی” من با 7 نوبت شیمی درمانی شدید کمی کنار می نشیند تا یکی دو هفته دیگر با پزشکش روبرو شود تا تکلیف نهایی را مشخص کند. اخیراً فرصت خواندن و نوشتن دارم، اما رنج خواهران و برادران معلول من مبتلا به ویروس کرونا و دغدغه‌های کشور و مردم و دغدغه‌های نخبگان، دامنه معنوی این توانایی است. من در خانه بودم چون باید برای یک عمل سخت آماده می شدم و در شرایط جدید کرونا ایمنی ام ضعیف شده بود، اما برای “احساس” هوا، جمعه گذشته دوباره درسی داشتم که دکتر شفیعی کدکنی را ملاقات کنم. یاد گرفتم. از دانش انباشته و تجربه مستقیم او. دانش و تجربه را می توان به سطوح طبیعی (ارگانیک) و غیرطبیعی (از جمله بسیاری از افزودنی های غیرمجاز) تقسیم کرد. شفیعی کدکنی کیهان متنوع و گاه منحصر به فرد خود را دارد و گاه به عنوان یک محقق همه کسانی که از دور و نزدیک به کشفیات فرهنگی، هنری، تاریخی و ادبی او برمی خورند خلاصه ای از فرهنگ و تاریخ ما بر اساس. او روز جمعه 10 تیر از دنیای سرطان فرار کرد و به دنیای فرهنگ صلح آمیز پشت بام های کاهگلی باغ های ایران تخلیه شد و به جایگاه خود در دنیای تاریخ و روزنامه نگاری بازگشت.

از جهان‌های موازی: روزنامه‌نگاری تاریخ‌مند، روزنامه‌نگاری تاریخ‌گریز

2) دکتر شفیعی کدکنی مکرراً از لزوم آگاهی تاریخی و لزوم عبرت گرفتن از تاریخ در همه موقعیت ها و زمان ها می گوید. او مضرات «تاریخ جاهلیت ما» را به معنای واقعی و مجازی مدام تکرار می کند و تاریخ گرایی را در سراسر دانشگاه نقد می کند و می گوید:
“رشد فکری جامعه بشری بیشتر به درک تاریخ بستگی دارد تا به پیشرفت پزشکی، فیزیک و شیمی در آن کشورها. تاریخ پیچیده ترین دانش بشری است. فیزیک، شیمی، ریاضیات، بسیار پیچیده تر و دشوارتر از نجوم. مورخ کسی است که تاریخ را ثبت می کند و می داند که در یک سال جنگ چند نفر کشته شده اند و اسامی کسانی که کشته شده اند.
ما راه دوری نمی رویم و مسائلی را در این زمینه از تجربیات روزانه و مشاهدات شخصی خود مطرح می کنیم. اگر امروز یکی بخواهد اطلاعات سال اول انقلاب را بدون تغییر آن خنثی کند، به نظر شما او را می بخشند؟ هرگز اگر بپرسید چرا؟ پاسخ من این است که شما از توسعه ایدئولوژی اجتماعی بی اطلاع هستید. نیازی به توضیح بیشتر نیست که عقل یکی از طرق الاشاره است.

3) چشم انداز تاریخی و نیاز به تاریخ گرایی وقتی به دنیای روزنامه نگاری می رسد با «تاریخ فرهنگی» همراه می شود. کتاب «تاریخ فرهنگی» نوشته پیتر برک مورخ نامدار بریتانیایی با ترجمه عالی دکتر نعمتورا فاصلی و دکتر مرتضی کلیچ منتشر شده و در ابعاد و مولفه های این حوزه از دانش سرآمد است و به همین ترتیب نشان داده شده است. . بر اساس این اثر، تاریخ فرهنگی بخشی از روند «انقلاب فرهنگی» است و اهمیت فرهنگ را در علوم مختلف اجتماعی بشری از جمله حوزه های ارتباطی و رسانه ای می یابد.
پژوهشگرانی که وارد این حوزه می شوند رویکرد خود را از «نظریه انتخاب عقلانی رفتار» حاکم بر اقتصاد، جامعه شناسی و سیاست به تبیین «تأثیر ارزش جمعی بر رفتار» تغییر داده و به آن توجه ویژه ای دارند. تجربه و علایق گروه خاص آنها حوزه و مدت خاصی دارد.
علاوه بر این جنبه نظری، شکل‌گیری جنبش‌های جدید اجتماعی و بومی محیطی، جنبش‌های زنان و جوانان، جنبش‌های ضد نژادپرستی، جنبش‌های قومی و مذهبی نیز برای مداخله عناصر فرهنگی در نیمه دوم سال حائز اهمیت است. . قرن بیستم؛ در همه آنها فرهنگ نقش محوری و اهمیت محوری دارد. به عقیده برک، “اگر بخواهید روند اهمیت نقش فرهنگ را بیان کنید، تا قرن نوزدهم شاهد قدرت نظامی هستید. اما پس از جنگ جهانی اول، اقتصاد قدرت اهمیت پیدا کرد. سپس، پس از سال 1960، سیاسی قدرت برجسته‌تر شد و به گفته بوردیو زمان شکل‌گیری قدرت نمادین نهفته در پس فرهنگ فرا رسیده بود، این کشور قدرتمندتر محسوب می‌شود، به عنوان مثال، بناهای تاریخی یکی از میراث فرهنگی جهان محسوب می‌شوند، دانشمندان یا دانشمندان جوایز جهانی را دریافت کرده‌اند. و آثار هنری هنرمندان به شهرت جهانی دست یافته اند، زبان به دست آمده توسط ایده های فیلسوفان آنها هدایت می شود و اختراعات و اکتشافات آنها جهت کلی جهان را تغییر می دهد.

4) هنگام صحبت از «ژورنالیسم تاریخی»، نه تنها برخی تکنیک ها و گونه شناسی های مفهومی مورد توجه قرار می گیرد، بلکه روزنامه نگاران کنونی را از تاریخ، میدان های جنگ و انقلاب دور نمی کند. لاف زدن به معنای زندگی در شرایط سخت و خوردن دود چراغ نیست. بلکه از منظر تاریخ فرهنگی هماهنگی بین قدیم و جدید است.
تاریخ فرهنگی نوعی روش تحلیلی یا رویکرد خاص به جامعه مدرن است. تاریخ فرهنگی زمانی رخ می دهد که تاریخ به ابزار و روش تحلیل و دانش تبدیل شود. در دنیای روزنامه نگاری و جاهای دیگر، تاریخ فرهنگی تاریخ فرهنگ نیست. تاریخ فرهنگ به کل فرهنگ می نگرد و چندان به اجزا یا اجزای آن نمی پردازد. تاریخ فرهنگی تاریخی است که بر اجزای فرهنگ تمرکز دارد. تاریخ فرهنگی نه تنها به مفهوم فرهنگ والا و فرهنگ نخبگان، بلکه به فرهنگ مردم (فرهنگ پایین) نیز توجه دارد و برخلاف تاریخ فرهنگی که تنها بر فرهنگ نخبگان تمرکز دارد، تاریخ فرهنگی نیز به تاریخ اندیشه و فرهنگ اندیشه می پردازد. از سوی دیگر تاریخ فرهنگی با تاریخ فرهنگی که صرفاً به جمع آوری تجربیات علمی می پردازد متفاوت است، زیرا به دنبال تجربه فرهنگی در زندگی همه افراد جامعه است، بنابراین این رویکرد فرهنگ را گسترش می دهد و آن را روزمره می کند فرهنگ گسترش می یابد. از مردم و فرهنگ عامه. به طور خلاصه، تاریخ فرهنگی علاوه بر دانش آکادمیک و کلاسیک، بر دانش محلی رایج نیز تمرکز دارد. یکی دیگر از ویژگی های تاریخ فرهنگی این است که به عواطف، عواطف و تجربیات جدی توجه می کند، اما تاریخ فرهنگی تنها به تاریخ اندیشه یا نظام تفکر به تعبیر فوکو می پردازد. وقتی شخصی مثل فوکو به موضوعاتی مانند جنون و تمدن، تاریخ زندان، تاریخ درمانگاه و… می پردازد و در بررسی موضوعات مختلف به دیرینه شناسی و تبارشناسی می پردازد. زیرا روش‌های دیرینه‌شناسی و تبارشناسی می‌توانند در درک اولین عواطف و احساسات ما یعنی شکل‌گیری شناخت در جهان مؤثر باشند.
اینکه جهان روزنامه نگاری ایران چقدر از نظر تاریخ فرهنگی نزول و تاریخی شده است و چقدر از درک تاریخی فرار کرده است، البته پاسخ مهمی برای روزنامه نگاران در هر سنی است، این یک مشکل است. ژانر روزنامه نگاری که غم نان و زندگی در آن جا گذاشته شد، در آن زمان از «پژواک دانش و مسلک خودمان» بیرون نیامده است و «خبرنگاری گریز از تاریخ» را نیز «روزنامه نگاری تاریخی» می دانند. تعویض نشده است.

5) هفته گذشته با شرحی از «خبرنگاری راه حل محور» به تجربه خود در شورای تحریریه کاهان بازگشتم. این یک مشکل واقعی بود که روزنامه ها با آن مواجه بودند و اینکه در شرایط سخت چه باید بکنند. جنگ شهری و آشفتگی و درماندگی مردم. در ارتباطات آن زمان مشخص شد که اول از همه باید روزنامه ها به نحوی منتشر شوند تا روحیه مردم حفظ شود. تحریریه را به سه قسمت تقسیم کردیم و هر قسمت را به قسمتی از تهران فرستادیم که حداقل بخشی از آن از بمباران در امان بود. عده ای به جاده کرج و سازمان انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفتند، عده ای در زیرزمین نزدیک کیهان ماندند و سومی به جاده بند دام و شرکت افست رفتند. گزارش زیر بخشی از گزارش دکتر محمدمهدی فلکانی، دبیر وقت سازمان مطبوعات، در مورد چگونگی ایجاد تحریریه سوم برای روزنامه ها است.

شرکت افست “ام” در فضای نسبتا بزرگی به طول 8 کیلومتر در جاده اولی، با چاپ انواع کتاب، روزنامه، نشریه و غیره، تحرک و نظم کاری را به نمایش می گذارد. همکاری با کاهان به کمک کنترل قوی و انضباط کاری می تواند شریک خوبی برای کاهان در شرایط جنگی خاص باشد. از کاهان و بسیاری از نقاط شهر تا شرکت های افست “عمومی” راه زیادی است اما خستگی سفر در این مسیر طولانی با مشاهده کار قدرتمند و منظم در این تاسیسات به راحتی فراموش می شود.می توان انجام داد.

روز سه شنبه 9 فروردین 66، شاهد تولید و چاپ روزنامه در یک شرکت سهامی عام افست با تیم نگارش و فنی بودیم. تیم تحریریه روزنامه نقاط قوت و ضعف چاپ روزنامه های روزانه را در چاپخانه بزرگ خود تجربه کرد و در نهایت با تحریریه و 12 نفر از اعضای بخش فنی روزنامه به خلاصه و تفصیل شماره های چاپ روزنامه رسید. متشکل از عموم مردم افست. شرکت اوراق بهادار مشترک تیم 12 نفره کیهان متشکل از 5 عضو تحریریه، 2 تصحیح کننده، 2 صحافی، 2 تهیه کننده عکس و مواد برای بستن صفحات و یک مدیر فنی صفحه (کپی صحافی) می باشد. این تیم 12 نفره دست خالی به یک شرکت سهامی عام افست نرفتند، بلکه اخبار خام و ویرایش شده زیادی آوردند.

علاوه بر این، او کاغذهای صفحه بندی و کپی روزنامه، چسب و سایر لوازم مورد نیاز را همراه داشت. به طور کلی چاپ روزنامه در شرایط خاص تجربه قابل توجهی است و تیم ۱۲ نفره کیهان از این تجربه خوشحال هستند. به راستی جای خواندن این تجربیات در تاریخ فرهنگی روزنامه نگاری تاریخی و روزنامه نگاری ایران کجاست؟

* چاپ شده در روزنامه اطلاعات / پنجشنبه 15 مرداد 1401

دکمه بازگشت به بالا