
خلاصه کتاب مامان، با من کودکانه سخن بگو ( نویسنده درنا شریفی )
کتاب «مامان، با من کودکانه سخن بگو» اثر درنا شریفی، راهنمایی ارزشمند برای والدینی است که در جستجوی ارتباط عمیق تر و مؤثرتر با فرزندانشان هستند. این اثر به آن ها کمک می کند تا دنیای درونی کودک را بهتر بشناسند و با تکیه بر آگاهی های علمی، لحظات شیرین تر و آرام تری را در کنار فرزندان خود تجربه کنند.
در دنیای پرمشغله امروز، بسیاری از والدین، با وجود عشق بی اندازه ای که به فرزندانشان دارند، گاهی خود را در بن بست های ارتباطی می یابند. جملاتی چون «چرا حرفم را نمی فهمد؟» یا «باز هم عصبانی شدم!» زمزمه های آشنایی است که در ذهنشان تکرار می شود. احساس ناتوانی در مدیریت موقعیت های دشوار یا ناتوانی در کنترل واکنش های ناخودآگاه، می تواند بار سنگینی بر دوش والدین بگذارد. اینجاست که نیاز به یک نقشه راه عملی و اثربخش بیش از پیش احساس می شود. کتاب درنا شریفی دقیقاً همین نقش را ایفا می کند؛ راهنمایی که نه تنها به شما کمک می کند رفتارهای فرزندتان را درک کنید، بلکه مسیر تغییر را از درون خودتان آغاز می کند. در این مقاله، ما به بررسی دقیق و خلاصه ای جامع از این کتاب می پردازیم تا شما با دیدی کامل از محتوای آن، گامی مؤثر در مسیر والدگری آگاهانه بردارید.
درباره نویسنده: درنا شریفی، از زبان خودش و سابقه فعالیت
درنا شریفی، نویسنده کتاب «مامان، با من کودکانه سخن بگو»، خود مادری باتجربه و متخصصی برجسته در حوزه فرزندپروری و روانشناسی کودک است. او تجربیات شخصی خود را در کنار دانش علمی اش قرار داده تا اثری ملموس و قابل فهم برای والدین خلق کند. او خود را نیز در موقعیت های مشابه والدین قرار داده و از چالش های عصبانیت، کلافگی و احساس ناتوانی در برابر رفتارهای کودکان سخن می گوید. این رویکرد صادقانه و همدلانه، به خواننده اطمینان می دهد که با راهنمایی از سوی فردی مجرب و دغدغه مند روبروست که نه تنها مفاهیم تئوریک را می شناسد، بلکه طعم شیرین و تلخ والدگری را از نزدیک چشیده است. دغدغه اصلی او این بوده که مطالب علمی و پیچیده را به زبانی ساده و کاربردی به دست والدینی برساند که شاید سال هاست کتاب نخوانده اند و به دنبال راهکارهای عملی و بی واسطه هستند.
شریفی با تکیه بر دانش عمیق خود در زمینه نوروساینس (علوم اعصاب) و روانشناسی رشد، به والدین نشان می دهد که چگونه می توانند با درک صحیح از عملکرد مغز کودک، رفتارهای او را تحلیل کرده و به جای واکنش های ناخودآگاه، پاسخی آگاهانه و اثربخش ارائه دهند. او با نگارش این کتاب تلاش کرده تا ابزاری عملی برای «تربیت فرزند درنا شریفی» به دست والدین بدهد و مسیر عصبی مغز آن ها را به سمت ارتباطی لذت بخش تر و آرام تر هدایت کند.
فلسفه کتاب: جورچین شانزده تکه برای ارتباط لذت بخش
مفهوم مرکزی و شالوده اصلی کتاب «مامان، با من کودکانه سخن بگو»، بر پایه یک ایده خلاقانه و کاربردی بنا شده است: «جورچین شانزده تکه». این جورچین نه یک پازل پیچیده، بلکه مجموعه ای از شانزده راهکار عملی، مرحله به مرحله و کاملاً ملموس است که نویسنده برای بهبود کیفیت ارتباط موثر با کودک ارائه می دهد. هر تکه در این جورچین، نمادی از یک تکنیک یا رویکرد خاص است که با قرار گرفتن در جای خود، تصویر کامل و دلپذیری از یک ارتباط سازنده و توأم با آرامش میان والدین و فرزندان می سازد.
این فلسفه، به والدین این اطمینان را می دهد که والدگری تنها مجموعه ای از واکنش های غریزی نیست، بلکه یک مهارت است که می توان آن را آموخت و به کمال رساند. با به کارگیری هر یک از این تکه ها، والدین می توانند گام به گام از الگوهای ارتباطی مخرب مانند سرزنش، تحقیر یا انکار احساسات کودک فاصله بگیرند و به سمت یک تعامل سالم، همدلانه و احترام آمیز حرکت کنند. «جورچین شانزده تکه درنا شریفی» به آن ها قدرت می دهد تا به جای احساس کلافگی و ناتوانی، سکان هدایت رابطه با فرزند خود را با آگاهی و تسلط بیشتری در دست گیرند و لذت واقعی تربیت فرزند آگاهانه را تجربه کنند.
خلاصه فصل به فصل کتاب مامان، با من کودکانه سخن بگو
فصل اول: قبل از هر تغییری واکسینه شویم – آماده سازی ذهن والدین
پیش از آنکه والدین به دنبال تغییر رفتار فرزندان خود باشند، باید به درون خود نگاهی بیندازند و ذهن خود را برای پذیرش تغییرات اساسی آماده کنند. این فصل، به اهمیت خودآگاهی والدین و اولویت بندی این مسیر درونی می پردازد. نویسنده تاکید می کند که هرگونه دگرگونی پایدار، باید از افکار و واکنش های درونی خودمان آغاز شود. در این بخش، او مفهوم «مسیر عصبی» در مغز و تاثیر آن بر رفتارهای ناخودآگاه را توضیح می دهد و اشاره می کند که بسیاری از واکنش های ما به کودکان، ریشه در الگوهای عصبی عمیق تری دارند که در طول زمان شکل گرفته اند.
یکی از تکنیک های کلیدی مطرح شده در این فصل، «اهرم رنج و لذت» است. این تکنیک به والدین می آموزد که چگونه با درک پیامدهای مثبت (لذت) ناشی از تغییر رفتار خود و پیامدهای منفی (رنج) ناشی از حفظ الگوهای قدیمی، خود را برای پذیرش تغییرات برانگیزند. مثلاً، درک اینکه عصبانیت مداوم چگونه می تواند رابطه آن ها با فرزندشان را تخریب کند (رنج)، و چقدر یک ارتباط آرام و محبت آمیز (لذت) می تواند زندگی خانوادگی را متحول سازد، می تواند موتور محرکه تغییر باشد. درنا شریفی همچنین بر اهمیت بازخورد گرفتن و فرآیند مستمر یادگیری تاکید می کند؛ مسیری که هرگز به پایان نمی رسد و والدین همواره باید خود را در معرض آموزش های جدید قرار دهند تا بتوانند بهترین نسخه از خود را برای فرزندانشان ارائه دهند.
فصل دوم: معرفی آقای مغز – شناخت علمی پایه رفتارهای کودک
یکی از درخشان ترین بخش های کتاب، به روانشناسی مغز کودک در تربیت اختصاص دارد. این فصل به والدین کمک می کند تا با زبانی ساده، با ساختار و تکامل مغز آشنا شوند و درک کنند که چرا کودکان گاهی رفتارهایی از خود نشان می دهند که از دید بزرگسالان «لجبازانه» یا «غیرمنطقی» به نظر می رسد. نویسنده سه بخش اصلی مغز را معرفی می کند: «مغز خزنده» که مسئول واکنش های غریزی و بقا است، «مغز پستاندار» (سیستم لیمبیک) که با احساسات و حافظه سروکار دارد، و «نئوکورتکس» که بخش منطقی و تفکر پیشرفته است.
با آگاهی از اینکه کدام بخش مغز در سنین مختلف در کودک غالب است یا چگونه در شرایط استرس زا عمل می کند، والدین می توانند رفتارهای فرزندشان را نه به عنوان «بدرفتاری»، بلکه به عنوان پیامدهایی از عملکرد مغز در حال رشد او ببینند. به عنوان مثال، بسیاری از رفتارهای هیجانی یا پرخاشگرانه کودکان در لحظه، می تواند ناشی از فعال شدن «مغز خزنده» باشد. این فصل به والدین می آموزد که چگونه می توانند با واکنش های صحیح خود، به شکل گیری مسیرهای عصبی سالم در مغز کودک کمک کنند و عملاً «مغز فرزندشان را به شکل دلخواه بیارایند». این دانش، ابزاری قدرتمند برای تکنیک های اصلاح رفتار کودک است که ریشه ای علمی دارد و از قضاوت های سطحی فاصله می گیرد.
فصل سوم: همدلی Empathy – درک دنیای درونی کودک
همدلی، کلید طلایی هر ارتباط موفق، به ویژه در ارتباط موثر با کودک است. این فصل به عمق این مهارت می پردازد و به والدین می آموزد که چگونه به جای قضاوت، سرزنش یا نادیده گرفتن احساسات کودک، واقعاً «در دل فرزندشان چه می گذرد» را درک کنند. نویسنده تاکید می کند که درک احساسات کودک به معنای تأیید هر رفتار او نیست، بلکه به معنای پذیرش و احترام به دنیای درونی اوست.
در این بخش، درنا شریفی به ما نشان می دهد که انتخاب های ما در واکنش به کودک، می توانند بین یک «واکنش مغز خزنده» (غریزی و اغلب منفی) و یک «رفتار آگاهانه» (همدلانه و سازنده) فاصله ایجاد کنند. او با مثال های عملی، والدین را به سمت گوش دادن فعال و عمیق به کودکان سوق می دهد. یکی از نکات مهم و قابل توجه در این فصل، هشدار درباره «سؤال پیچ کردن ممنوع» است. بسیاری از والدین ناخودآگاه با پرسیدن سؤالات پیاپی، کودک را تحت فشار قرار می دهند و به جای درک، او را به موضع دفاعی می کشانند. کتاب راهکارهای جایگزین برای همدلی موثر را ارائه می دهد که به کودک فضای امن برای ابراز وجود و احساساتش را می دهد، بدون آنکه احساس بازخواست یا بی ارزشی کند. این فصل، سنگ بنای همدلی با کودکان را می گذارد و دریچه ای نو به سوی دنیای آن ها باز می کند.
فصل چهارم: دوستی با مغز خزنده – ۴ تکه اول جورچین (تکنیک های ارتباط مؤثر)
چهار تکه اول «جورچین شانزده تکه درنا شریفی» به ما می آموزد که چگونه با بخش غریزی مغز کودک، یعنی «مغز خزنده»، دوست شویم و به جای تقابل، آن را به همکاری ترغیب کنیم. این تکنیک ها همگی بر پایه ارتباطی روشن، کوتاه و مستقیم استوارند:
- تکه اول: آمادگی ایجاد کنید. قبل از هر درخواستی، کودک را آماده کنید. مثلاً به جای «همین حالا بیا شام بخور»، بگویید «پنج دقیقه دیگه وقت شام، می خوای اسباب بازی هات رو جمع کنی؟». این آمادگی، مقاومت مغز خزنده را کاهش می دهد.
- تکه دوم: منظور خود را کوتاه و ترجیحاً در یک کلمه بیان کنید. مغز خزنده به سرعت و اختصار نیاز دارد. به جای جملات طولانی و دستوری، از کلمات کلیدی استفاده کنید. مثلاً «اسباب بازی!» (وقتی اسباب بازی ها پخش هستند) یا «مسواک!» (برای یادآوری مسواک زدن).
- تکه سوم: اطلاعات بدهید. به جای دستورات مبهم، دلیل درخواستتان را به کوتاهی توضیح دهید. «بشقاب را بگذار روی میز تا نیفتد» اثربخش تر از «این کار را نکن» است، زیرا اطلاعات لازم برای درک پیامد و انتخاب صحیح را به کودک می دهد.
- تکه چهارم: اقدام کنید. گاهی بهترین راه برای جلب همکاری کودک، انجام دادن است، نه صرفاً گفتن. اگر می خواهید لباسش را عوض کند، می توانید به جای دستور، لباس را بیاورید و در کنارش باشید، یا حتی شروع به کمک کنید.
این تکه ها، اولین گام های عملی در راهکارهای ارتباط موثر با کودک هستند و به والدین کمک می کنند تا از دام رفتارهای ناخودآگاه و تقابل های بی مورد خارج شوند.
فصل پنجم: وادار کردن یا ترغیب کردن – ۴ تکه بعدی جورچین (ایجاد همکاری)
فصل پنجم کتاب، چهار تکه بعدی از «جورچین شانزده تکه» را معرفی می کند که بر ایجاد همکاری و ترغیب کودک به جای اجبار و تحمیل متمرکز است. این تکنیک ها به والدین کمک می کنند تا کودک را از درون برای انجام کارها برانگیزند:
- تکه پنجم: به منافع فرزندتان اشاره کنید. کودکان بیشتر به کارهایی تمایل نشان می دهند که نفعی برای خودشان داشته باشد. مثلاً «اگر زود بخوابی، صبح با انرژی بیشتری بازی می کنی» به جای «زود بخواب!».
- تکه ششم: دادن حق انتخاب. وقتی به کودک حق انتخاب می دهید، احساس کنترل و استقلال می کند و کمتر مقاومت نشان می دهد. «قرمز می پوشی یا آبی؟» به جای «لباس بپوش»، مثالی ساده و کاربردی است که به کودک حس اختیار می دهد.
- تکه هفتم: حتماً در خانه قوانین مشخصی وضع کنید. وضوح و ثبات در قوانین، به کودک امنیت و پیش بینی پذیری می دهد. وقتی قوانین واضح باشند، کودک می داند چه انتظاری از او می رود و کمتر به آزمایش مرزها می پردازد. این قوانین باید ساده، قابل فهم و با رعایت سن کودک باشند.
- تکه هشتم: آنچه را می بینید توصیف کنید. به جای قضاوت یا سرزنش، صرفاً واقعیت را توصیف کنید. «اسباب بازی هایت روی زمین پخش است» (توصیف) بسیار مؤثرتر از «چرا اتاقت را تمیز نمی کنی؟» (سرزنش) است. این توصیف به کودک فرصت می دهد تا خود به حل مسئله بپردازد.
این چهار تکه، در مسیر کاهش عصبانیت در فرزندپروری و ایجاد یک فضای مشارکتی در خانه، بسیار راهگشا هستند و به والدین امکان می دهند تا به جای جنگ قدرت، به سمت همدلی و همکاری با فرزندشان گام بردارند.
فصل ششم: ما یک تیم هستیم – ۴ تکه بعدی جورچین (تقویت رابطه)
تکه های نهم تا دوازدهم جورچین، به تقویت حس ما یک تیم هستیم در خانواده می پردازند. این فصل بر اهمیت بیان صادقانه احساسات، شفافیت در انتظارات، فرصت جبران خطا و دادن مسئولیت به کودک تاکید دارد که همگی به استحکام رابطه والد و فرزند و افزایش عزت نفس کودک کمک می کنند:
- تکه نهم: احساس دقیق خود را به صورت واضح و شفاف بیان کنید. به جای سرزنش کودک به خاطر رفتارش، تأثیر آن رفتار بر خودتان را بیان کنید. «وقتی اسباب بازی هایت را جمع نمی کنی، من نگران می شوم که کسی زمین بخورد و آسیب ببیند» بسیار کارآمدتر از «چقدر بی مسئولیت هستی!» است.
- تکه دهم: شفاف باشید و انتظارات خود را به طور دقیق بیان کنید. از کلی گویی پرهیز کنید. به جای «بچه خوبی باش»، بگویید «انتظار دارم بعد از بازی، اسباب بازی هایت را در سبد مخصوصشان بگذاری». این شفافیت، ابهامات را از بین می برد و کودک دقیقاً می داند چه کاری باید انجام دهد.
- تکه یازدهم: راه جبران خطا را نشان دهید. به جای تنبیه صرف، به کودک فرصت جبران اشتباهش را بدهید. اگر چیزی را شکست، از او بخواهید در جمع کردن یا تعویض آن کمک کند. این کار به کودک حس مسئولیت پذیری می دهد و او را از احساس گناه رها می کند.
- تکه دوازدهم: به فرزندتان مسئولیت بدهید. دادن مسئولیت های متناسب با سن کودک، حس استقلال و توانمندی را در او تقویت می کند. مثلاً، «می توانی لباس های شسته را تا کنی و در کشوی خودت بگذاری؟» یا «می توانی برای آماده کردن سفره شام، قاشق ها را بیاوری؟». این کار به کودک احساس مفید بودن و مشارکت در امور خانواده را می دهد.
با به کارگیری این تکه ها، والدین می توانند فضایی از احترام متقابل، همکاری و مسئولیت پذیری را در خانه ایجاد کنند که برای تربیت فرزند آگاهانه حیاتی است.
فصل هفتم: جورچین کامل می شود – ۴ تکه پایانی جورچین (نهایی سازی تغییر)
چهار تکه پایانی «جورچین شانزده تکه»، به تثبیت و نهایی سازی تغییرات و رفتارهای مثبت در خانواده می پردازند. این تکه ها، بر پایداری، پیامد طبیعی رفتارها، خودبازبینی والدین و تمرکز بر نقاط قوت کودک تاکید دارند:
- تکه سیزدهم: پیگیری و برخورد فعال. مداومت و ثبات در روش های تربیتی، حرف اول را می زند. اگر قانونی وضع کردید یا انتظاری مطرح کردید، باید آن را پیگیری کنید. این پیگیری به کودک نشان می دهد که شما در حرف خود جدی هستید و به او کمک می کند تا الگوهای رفتاری جدید را درونی کند.
- تکه چهاردهم: تجربه پیامد رفتار. اجازه دهید کودک پیامدهای طبیعی رفتارهایش را تجربه کند. اگر اسباب بازی هایش را جمع نکرد و پایش به آن ها خورد و افتاد، این یک پیامد طبیعی است. البته، باید از پیامدهای خطرناک جلوگیری کرد. این تجربه، مؤثرتر از هر سرزنشی، به کودک درس می دهد.
- تکه پانزدهم: معجزه یادداشت. ثبت پیشرفت ها، چالش ها و واکنش های خود والدین می تواند ابزار قدرتمندی برای خودآگاهی و بازنگری باشد. نوشتن اتفاقات روزمره، به شما کمک می کند تا الگوهای رفتاری خود را شناسایی کرده و به تدریج آن ها را بهبود بخشید. این یادداشت ها، سندی از مسیر رشد والدگری شما خواهند بود.
- تکه شانزدهم: بر نقاط مثبت فرزند خود تمرکز کنید. به جای تمرکز بر نقاط ضعف و اشتباهات، رفتارهای مطلوب و ویژگی های مثبت فرزندتان را برجسته کنید و تحسین نمایید. این کار نه تنها عزت نفس کودک را افزایش می دهد، بلکه او را به تکرار رفتارهای مثبت تشویق می کند. تقویت مثبت، یکی از قوی ترین ابزارهای تربیت فرزند آگاهانه است.
با کنار هم قرار گرفتن این شانزده تکه، والدین می توانند یک سیستم ارتباطی کامل و کارآمد ایجاد کنند که نه تنها به رفع مشکلات موجود کمک می کند، بلکه پایه های یک رابطه عمیق و پایدار را برای سال های آینده فراهم می سازد.
«درنا شریفی در کتابش به خوبی نشان می دهد که والدگری تنها مجموعه ای از واکنش های غریزی نیست، بلکه یک مهارت است که می توان آن را آموخت و به کمال رساند؛ مهارتی که هر لحظه آن می تواند نقطه ی شروعی تازه برای ارتباطی عمیق تر و زیباتر باشد.»
چرا این کتاب ارزش خواندن کامل را دارد؟ (مزایای فراتر از خلاصه)
شاید مطالعه این خلاصه، تصویری کلی از مفاهیم «مامان، با من کودکانه سخن بگو» به شما داده باشد، اما عمق و تاثیرگذاری واقعی این کتاب تنها با مطالعه کامل آن آشکار می شود. این کتاب نه یک کتاب ناقص بلکه اثری هدفمند است که بر نحوه صحیح و کاربردی صحبت کردن و درخواست کردن از کودکان تمرکز دارد. مزایای مطالعه نسخه کامل این اثر فراتر از یک چکیده ساده است:
- مثال های عمیق تر و کاربردی تر: هر تکه از «جورچین شانزده تکه» در کتاب اصلی با مثال های بسیار بیشتری توضیح داده شده است که به والدین کمک می کند تا مفاهیم را در موقعیت های واقعی زندگی روزمره خود به کار ببرند و درک کامل تری از ظرایف هر تکنیک به دست آورند. این مثال ها، پل ارتباطی بین تئوری و عمل هستند.
- تجربه کامل فلسفه والدگری آگاهانه: درنا شریفی یک فلسفه جامع در والدگری را ارائه می دهد که با مطالعه صرف خلاصه، نمی توان به عمق آن پی برد. کتاب کامل، با روایتی یکپارچه، شما را در یک سفر تحولی همراهی می کند و دیدگاه شما را نسبت به فرزندپروری تغییر می دهد.
- قدرت تاثیرگذاری بیشتر با پیگیری مداوم: خواندن یک بار کتاب و کنار گذاشتن آن، شاید تغییرات سطحی ایجاد کند. اما تعمیق در آموزه های کتاب، مرور مداوم و به کارگیری تدریجی آن هاست که به تغییرات پایدار و عمیق منجر می شود. این کتاب به گونه ای طراحی شده که با هر بار خواندن، لایه های جدیدی از دانش و بینش را برای شما آشکار سازد.
- درک عواقب عدم آگاهی و آموزش: نویسنده به خوبی توضیح می دهد که عدم آگاهی والدین و ادامه دادن به الگوهای قدیمی، چه «کوله پشتی سنگین» از مشکلات روانی و ارتباطی را برای فرزندان در بزرگسالی به همراه خواهد داشت. مطالعه کامل کتاب، شما را با این پیامدهای بلندمدت آشنا می کند و انگیزه ای قوی برای سرمایه گذاری بر روی آموزش خودتان ایجاد می کند.
- یک سرمایه گذاری واقعی، نه هزینه: درنا شریفی به درستی اشاره می کند که هزینه صرف شده برای این کتاب، در مقایسه با هزینه های دیگر برای کودک (مانند اسباب بازی، لباس یا کلاس های متفرقه)، یک سرمایه گذاری ارزشمند برای سلامت روان و آینده ارتباطی فرزندتان است. این سرمایه گذاری، نتایج و ثمرات پایدارتری به همراه خواهد داشت.
در واقع، «نکات کلیدی کتاب مامان با من کودکانه سخن بگو» که در این خلاصه ارائه شد، تنها نوک کوه یخ است. عمق، مثال های متعدد و روح پرشور نویسنده در کتاب کامل، تجربه متفاوتی از والدگری آگاهانه را به شما هدیه می دهد که می تواند زندگی خانوادگی شما را متحول سازد.
دیگران درباره مامان، با من کودکانه سخن بگو چه می گویند؟ (نظرات والدین)
یکی از قوی ترین شواهد بر اثربخشی کتاب «مامان، با من کودکانه سخن بگو»، بازخوردهای مثبت و پرشور والدینی است که آن را مطالعه و آموزه هایش را به کار گرفته اند. این نظرات، بیانگر تحولات واقعی در زندگی خانوادگی آن هاست و حس امید و انگیزه را در خوانندگان ایجاد می کند. در ادامه، به برخی از این تجربه ها اشاره می شود:
«کتابتون خیلی عالیه، خیلی واقعا لازمه همه بدونن بخرن بخونن، دوست دارم داد بزنم به همه بگم خواهش میکنم این کتابو بخرید. چقدر معجزه می كنن این نوع روش، دو روزه پیاده کردم نمی دونید چه آرامشی تو خونه ما اومده.»
این دیدگاه ها نشان می دهند که چگونه مفاهیم و تکنیک های مطرح شده در کتاب، به سرعت به زندگی واقعی والدین ورود پیدا کرده و تغییرات ملموسی در پی داشته اند. مادری دیگر با شوقی وصف ناپذیر می گوید: «خانم شریفی عزیز، من که هنوز موفق نشدم تمومش کنم ولی جزو کتاب هاییه که باید هر روز مرور شه تا تو ذهن بمونه انقدر که خوندنش حس شیرین و خوبی به آدم میده.» این جمله به خوبی نشان می دهد که کتاب نه تنها محتوای آموزنده دارد، بلکه با لحن و رویکرد خود، احساسی مثبت و دلنشین به خواننده منتقل می کند.
یک مادر با تجربه کاربری واقعی خود اذعان می دارد: «سلام عالیه کتابتون من 4 روزه دست گرفتم باور می کنین اونقدر رو من تاثیر گذاشته و اجرا کردم که رفتار پسرم 50 درصد بهتر شده توی این 4 روز، باورم نمی شد انقدر تاثیرگذار باشه.» این نقل قول ها، سند محکمی بر کاربردی بودن و اثربخشی «درس های اصلی کتاب درنا شریفی» هستند. والدین بارها به «روان و شیوا بودن» کتاب اشاره کرده اند، نکته ای که «نقد و بررسی کتاب مامان با من کودکانه سخن بگو» را به سمت تأکید بر سادگی و کاربردی بودن آن سوق می دهد و نشان می دهد که این اثر، برای والدینی که فرصت کمی دارند اما تشنه یادگیری هستند، انتخابی ایده آل است.
نتیجه گیری و فراخوان عمل
مسیر والدگری، سفری پر از چالش و در عین حال سرشار از عشق و لذت است. در این مسیر، گاهی نیاز به یک راهنمای آگاهانه داریم تا بتوانیم با کاهش عصبانیت در فرزندپروری و افزایش مهارت های ارتباطی، «امن ترین نقطه جهان» را برای خانواده مان خلق کنیم. کتاب «مامان، با من کودکانه سخن بگو» اثر درنا شریفی، دقیقاً همان نقشه راهی است که به والدین کمک می کند تا با درک عمیق از دنیای فرزندان و شناخت عملکرد مغز آن ها، گام های مؤثر و پایداری در جهت تربیت فرزند آگاهانه بردارند.
این کتاب با ارائه «جورچین شانزده تکه» نه تنها مفاهیم تئوریک را به زبانی ساده و ملموس بیان می کند، بلکه با مثال های کاربردی و رویکرد همدلانه، والدین را توانمند می سازد تا رفتارهای نهادینه شده سرزنش، تحقیر و انکار احساسات را کنار بگذارند و به جای آن، از تکنیک هایی استفاده کنند که به رشد و بالندگی کودک و تقویت رابطه خودشان منجر شود. با مطالعه این اثر، شما نه تنها به راز و رمزهای ارتباط موثر با کودک پی می برید، بلکه سفری به درون خود خواهید داشت تا با آگاهی از نقاط ضعف و قدرت خویش، به بهترین نسخه از والد برای فرزندتان تبدیل شوید.
اگر تا به امروز با چالش های فرزندپروری دست و پنجه نرم کرده اید یا به دنبال راهکارهایی علمی و عملی برای بهبود کیفیت زندگی خانوادگی تان هستید، اکنون زمان آن فرا رسیده که گامی مؤثر بردارید. مطالعه کامل این کتاب، سرمایه گذاری ارزشمندی بر روی آینده فرزندتان و آرامش خودتان است. با تهیه و مطالعه این اثر، دروازه های جدیدی از آگاهی و لذت در دنیای والدگری به روی شما گشوده خواهد شد.
تصمیم با شماست: همین الان تردید را کنار می گذارم و یک قدم مؤثر برمی دارم.