شاعر شعر ریاضی و شعر رنگی!

شاعر شعر ریاضی و شعر رنگی!

کیومرث منشی‌زاده را به دلیل به کار بردن اعداد و نشانه‌های ریاضی در شعرهایش به «شاعر ریاضی» می‌شناسند.

 به گزارش مجله خانواده، کیومرث منشی‌زاده متولد دوم بهمن سال ۱۳۱۷ در جیرفت، از شاعران دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ بود که سبک خاصی در شعر داشت؛ شاعری که در شعرهایش اعداد و نشانه‌های ریاضی را به کار می‌برد و با همین کار به شاعر ریاضی معروف شد. شاید یکی از دلایل اینکه او در شعرهایش از اعداد و نشانه‌های ریاضی استفاده می‌کرد این بود که لیسانس اقتصاد داشت و تحصیلات خود را در زمینه ریاضیات و فیزیک اتمی دنبال کرده بود. ویژگی دیگر منشی‌زاده در دنیای شعر، استفاده از رنگ‌ها بود. از او اشعاری به جا مانده که به شعر رنگی معروف هستند. البته او در کارنامه هنری علاوه بر شعر، در زمینه طنز مطبوعاتی هم فعالیت داشت و در دهه ۱۳۵۰ با روزنامه «توفیق» و «خوشه» همکاری داشت.

منشی‌زاده «شعر ریاضی» را در اواخر دهه ۱۳۴۰ ابداع کرد و با استفاده از اعداد، مفاهیم ریاضی و فرمول‌های فیزیکی شعرهایی سرود که بحث‌برانگیز هستند مانند شعر «سرنوشت در کهکشان خانم گیسو دراز»: «رها کن تربیع دایره را/ و تثلیث زاویه را/ چه کسی می‌داند جذر صفر/ بی‌نهایت است یا صفر» یا شعر «من از سال صفر با تو سخن می‌گویم/ من از صفر مطلق، کارآیی منفی/ جذر صفر و مجذور صفر با تو سخن می‌گویم»  و در شعر «سقوط افقی» «دایره‌ای که بر گرد خودش می‌گردد/ بر گرد خودش می‌گردد/ و به دایره‌ای می‌ماند که از خودش کمی می‌گریزد/ که در خودش می‌گریزد/ ستاره دنباله‌داری که در مدار بیضی می‌چرخد/ همیشه دارد از لبه خودش پرت می‌شود».

شعر و ریاضی هر دو دستاورد ذهن انسان هستند و هر دو برخلاف نظر عوام که تصور می‌کنند منطقی هستند، منطقی نیستند

منشی‌زاده می‌گوید: اینکه سعی کرده‌ام ریاضیات را به شعر نزدیک کنم، به این دلیل بوده که هر دو آن‌ها مقولاتی هستند که به آدم بیکار و فارغ از امور دنیوی مربوط هستند. شعر هرچه‌ جهانی باشد بهتر است و مخاطب بیشتری نیز پیدا می‌کند. ترجمه شعر معاصر به زبان‌های دیگر خیلی راحت‌تر از ترجمه شعر حافظ به زبان‌های دیگر است. چون مترجم فرانسوی یا انگلیسی نمی‌تواند به‌راحتی کلمات و تعبیرات حافظ را ترجمه کند. اینکه من می‌گویم شعر باید بنیان ریاضی داشته باشد یک علتش این است که ریاضی زبان جهانی است. من هایکو ژاپنی را به چند زبان خواندم، درست و کامل متوجه نشدم. چون شاعر ژاپنی از کلمه «نیلوفر» مقاصد زیادی دارد، اما برای من نیلوفر تنها یک گل است. شعر اگر جنبه ریاضی داشته باشد، در همه جای دنیا قواعد و اصول آن را می‌شناسند و  همه می‌دانند مثلا عدد اول چیست. شعر و ریاضی هر دو دستاورد ذهن انسان هستند و هر دو برخلاف نظر عوام که تصور می‌کنند منطقی هستند، منطقی نیستند.

 دوست نداشت شعرهایش سیاه‌ ‌و سفید باشند

 منشی‌زاده شعر رنگی را در ادامه حرکت خود در شعر خوانده و گفته است: من دوست ندارم شعرهایم سیاه و سفید باشد. تفاوت «شعر رنگی» با سیاه و سفید، شباهت نزدیکی دارد با تفاوت فیلم‌های سیاه و سفید و رنگی و به اعتقاد من، این‌که شعری رنگی شده باشد، مهم است. عمده‌ مسأله‌ «شعر رنگی» کلمه است؛ منتها کلماتی که در خود رنگ‌هایی را دارند. مثلا در شعر قدیم، طوطی رنگ سبز را تداعی می‌کرد و یا برف رنگ سفید را؛ درواقع این کلمات خود رنگی نبودند؛ بلکه رنگی را برای مخاطب تداعی می‌کردند. من به این فکر افتادم که به جای تداعی رنگ‌ها، آن‌ها را به شعر بیاورم و مخاطب با شنیدن آن‌ها به تصویر رنگ‌ها پی ببرد.

 منشی‌زاده معتقد بود: شعر باید کارمایه داشته باشد، وگرنه شعر سرودن کاری بیهوده خواهد بود. باید مثل سعدی شعر گفت تا مانا باشد. این روزها باید با زمان جلو رفت و از شعر کشاورزی پرهیز کرد. شعر جدید ما باید مثل زندگی کنونی ما باشد.  البته این به آن معنا نیست که از ساختار کلاسیک پرهیز کنیم تا شعرمان امروزی شود، چرا که برخی در قالب‌های نو هم سروده‌اند، اما شعرشان امروزی نیست. برای مثال سهراب سپهری شعرهایش را با مغز پیر هرات سروده و اگر چه وزن و قافیه ندارد، اما امروزی نیست.  متاسفانه ما نانیمایی‌ترین اشعار یوشیج را دوست داریم، چون تربیت شعر قدیم را داریم و برای همین به مدرن و امروزی سرودن کمتر توجه می‌کنیم.

«سفرنامه مرد مالیخولیایی رنگ‌پریده»، «یک شعر بلند»، «قرمزتر از سفید» ، «گزیده اشعار» و کتاب‌ «حافظ حافظ» از آثار کیومرث منشی‌زاده است که ۲۶ فروردین‌ ۱۳۹۶ بر اثر سکته مغزی در ۷۹ سالگی از دنیا رفت.

 انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا