رود زاینده؛ روایت مبارزات مردم اصفهان در برهه‌ای از تاریخ

اصفهان

رود زاینده؛ روایت مبارزات مردم اصفهان در برهه‌ای از تاریخ

مجله خانواده/اصفهان در شرایطی که اغلب شهرها، تاریخ‌نگاری شهری را جدی نگرفته و تاریخ مبارزات انقلابی در شهرستان‌ها ثبت نشده است، کتاب «رود زاینده» که به مبارزات مردم اصفهان در دوره پهلوی دوم تا سال ۱۳۵۶ اشاره دارد شناخت کافی از این دوره تاریخی را ارائه می‌کند.

در طراحی خلاقانۀ جلد این کتاب، تصویر یک مشت گره کرده به چشم می‌خورد که نشانۀ مقاومت و مبارزه است. بر تاج این انگشت‌های گره‌ شده، حجره‌هایی طراحی شده که یادآور دهانه‌های سی‌وسه پل و زاینده‌رود اصفهان است‌. وقتی که عنوان، موضوع کتاب و طراحی جلد از سنخیت لازم برخوردارند، مخاطب تصور می‌کند که کتاب ارزنده‌ای را در دست گرفته‌ است.

در کتاب نسخۀ استانی تمام جریان‌های سیاسی فرهنگی و اجتماعی مثل احزاب و گروه‌ها و سازمان‌های مطرح در سطح کشور، از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۶ گردآوری شده است. متأسفانه همواره رویدادها و فعالیت‌های انقلابی که توسط این جریان‌ها رقم خورده، در شهر تهران و برخی از شهرهای خاص و محدود، ثبت شده است و تنها در صورتی از شهرهای کوچک‌تر گزارش‌های تاریخی نوشته شده که بحرانی به وقوع پیوسته و توجه رسانه‌ها را جلب کرده‌ است.

در شرایطی که اغلب شهرها، تاریخ‌نگاری شهری را جدی نگرفتند و تاریخ مبارزات انقلابی در شهرستان‌ها ثبت نشده است، کتاب «رود زاینده» برای علاقه‌مندان به حوزۀ تاریخ شفاهی و اجتماعی و تاریخ معاصر اصفهان مناسب است و شناخت کلی و کافی از این دوره تاریخی را به آن‌ها می‌دهد. تصویر محوی از برخی از شخصیت‌های تاریخی و وقایع و رویدادهای سیاسی در ذهن مردم اصفهان باقی مانده و مطالعه این کتاب، آگاهی مخاطبان را تکمیل و شفاف می‌کند.

متاسفانه در این کتاب اثر چندانی از فعالیت‌های مبارزاتی زنان دیده نمی‌شود و اسامی کمتری از زنان در کتاب «رود زاینده» دیده می‌شود. البته شرایط اجتماعی آن روزگار نیز در کم‌رنگ بودن اثر اجتماعی زنان سهیم بوده است. تنها نهادی که فعالیت‌های زنانه داشته و در این کتاب از آن نام برده شده، کانون تعلیمات و تبلیغات اسلامی بانوان اصفهان است که توسط فخرالسادات ابطحی، یکی از شاگردان بانو مجتهده امین تاسیس شده و به فعالیت‌های آموزشی می‌پرداخته است. خانم ابطحی در سال ۱۳۵۶ به علت مطرح کردن مسائل سیاسی در کنار احکام دین و تفسیر ممنوع‌المنبر شد. این نهاد تحت نظارت بانو امین فعالیت می‌کرد. 

نقد دیگری که به این کتاب ۳۳۸ صفحه‌ای مطرح شده، این است که اطلاعاتی مختصر و ویکی پدیایی ارائه داده که البته اقتضای سبک و سیاق آن است.

از رهگذر مطالعه کتاب، با شخصیت‌هایی آشنا می‌شوید که نام آنان در فهرست کتاب ذکر نشده اما منشاء خیر و اثرگذار بوده‌اند. و هر کدام به نوبۀ خود، یک سوژه تحقیقی مفصل محسوب می‌شوند و به همین دلیل مطالعۀ کتاب به خبرنگاران و فعالان عرصه تاریخ شفاهی جداً توصیه می‌شود. به عنوان مثال نام مجتبی کلاهدوزان، حسین گلبیدی، سلمان صفوی و اسامی آشنای دیگری در کتاب ذکر شده‌اند.

در بخش فعالیت‌های اصفهان «هیئت مؤتلفه» در کتاب، آمده است که «شعبه فعال هیئت مؤتلفه در اصفهان به پخش اعلامیه‌هایی می‌پرداخت که به دلیل فقدان امکانات هیئت مؤتلفه در تهران، امکان چاپش نبود. بنابراین در اصفهان چاپ و تکثیر می‌شد. اعلامیه‌های هیئت‌های مؤتلفه توسط حسین صاحبان‌پور، عباس سفر آزادانی و تقی هسته‌ای و آقای گلبیدی توزیع می‌شد، البته این اعلامیه‌ها به نام این هیئت چاپ نمی‌شد. چاپخانه‌های «مهربان» در خیابان طالقانی و فردوسی در خیابان عبدالرزاق این اعلامیه‌ها را تکثیر می‌کردند و در میان گروه‌های مختلف پخش می‌شد.» این بخش و سایر بخش‌های کتاب، نشان می‌دهد که فعالیت‌های انقلابی در اصفهان در برخی از جنبه‌ها از تهران نیز قوی‌تر بوده‌ است. فارغ از این، اسامی خیابان‌ها و نشانی چاپخانه‌هایی که برای مردم اصفهان آشنا هستند، می‌تواند حس هم‌زیستی در آنان‌ را تقویت کند.

در بخش دیگری از کتاب که به سرگذشت سید جلال‌الدین طاهری پرداخته است. در پایان، در خصوص نثر کتاب باید گفت که هرچند نثر داستانی نیست، اما روایت‌های کوتاه و پی‌درپی آن احساس تعلیق را در خواننده ایجاد خواهد کرد.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا