این کارگردان “پرو” به بهانه بازنویسی فیلم خود در گروه “هنرها و تجربه” برای طرفداران فیلم نوشت. “فیلم ما را هم تماشا کنید.”
بهزاد نعلبندی در متن ارائه شده به مجله خانواده می نویسد: وقتی بارانهای سنگین شروع به گرفتن باقیمانده های آلوده ملخ ها کردند ، روستاییان هنوز فرصتی برای پیدا کردن خود پیدا نکردند.
روستاییان آماده بودند تا بذرهایی از یک روستای همسایه برای باروری مجدد زمین خود به دست آورند ، اما رانش زمین لغزش تنها گذر از دهکده همسایه را مسدود کرد. وقتی یک بیماری ناشناخته به آنها یادآوری کرد که شر پایان نیست ، آنها فکر می کردند که هرگز بدتر نمی شود. در چنین شرایطی ، کشاورزان هر روز صبح زود به مزارع می رفتند ، گاهی اوقات حفر زمین می کردند ، و عصرها به خانه باز می گشتند. با توجه به سلامت روانی وی ، بزرگان روستا نزد وی رفتند و از او پرسیدند: “آیا دانه هایی وجود دارد که به سرزمین شما برود؟” جواب داد نه. آنها پرسیدند: “چرا زمین خود را هر روز دیوانه می کنید؟”
دهقان در پاسخ گفت: نگران باشید که باد آن را به سرزمین من آورد و ممکن است به دلیل سهل انگاری من ، فرصت جوانه زنی را از دست داده باشد.
شرایط برای عموم مردم دشوارتر است ، زیرا بحران اقتصادی و این میهمان ناخوانده به آهستگی به تدریج صاحب خانه می شوند. روزی نیست که خبرهای بد را نشنویم و زندگی را برای ما دشوار نکند. این وضعیت برای فیلمسازان مستقل ما حتی سخت تر است. ولی ما چکار میتوانیم بکنیم؟ آیا باید تسلیم شوم؟ ما مانند مسافرهایی در کشتی هستیم که در اثر طوفان پاره شده اند. آیا باید طوفان را از دست بدهم و کاری نکنم؟ ما تسلیم نشدیم و تصمیم گرفتیم امیدوار باشیم. وقتی طوفان کشتی را از ما دور می کند ، سوار کشتی می شویم. اگر قایق نباشد ، به چوب می چسبد. در غیر این صورت ، تا آخرین لحظه شنا می کنیم و قدم می زنیم. طوفان ابدی وجود ندارد و طلوع آفتاب نزدیک است. شکی نیست که همه ما روزی به انتهای خط خواهیم رسید. اما در حالی که زندگی می کنیم ، امیدواریم که برای آن بجنگیم.
فیلم “پرو” (هر لباس یک داستان دارد) روز یکشنبه در گروه تجربه هنر بازگشایی شد. ما انتظار آن را نداریم ، فقط شما را آگاه می کنیم. اگر با توجه به شرایط موجود به سینما می روید ، ابتدا پروتکل بهداشت را دنبال کنید و همیشه ماسک بپوشید. همچنین می توانید فیلم ما را تماشا کنید.
باد هر روز هزاران بذر امید به ارمغان می آورد و برای پرورش پایه و اساس قلب ما کافی است.
این روزها تلخ تر از سم است
“وقتی شکر دوباره می آید”
“پرو” داستانی یک روزه از زندگی سه شخصیت است که در مناطق مختلف تهران زندگی می کنند. آنها برای تهیه لباس عروسی خود از خانه خارج می شوند ، اما ناآگاهانه بر زندگی یکدیگر تأثیر می گذارند و روند زندگی یکدیگر را تغییر می دهند.
انتهای پیام