یک پیشنهاد دستوری به آقای رئیس جمهور!

چین و کنترل هوشمند رفتار مردم

سخنرانی روز گذشته آقای رئیس جمهور در جمع مردم اهواز را که می خواندم مثل همیشه متوجه تعداد زیاد استفاده از واژه « باید » در صحبتهای ایشان شدم:

( ما ) مسوولان باید نسبت به مردم با صفای استان ادای دین کنیم.
فاضلاب اهواز نباید اینگونه باشد
مدیران باید در تراز مردم انقلابی مردم خوزستان باشند
مدیران خسته باید جای خود را به مدیران انقلابی بدهند
حرکت معمولی در خوزستان جواب نمی دهد و حرکت جهادی باید در این استان صورت بگیرد.
سالهاست که (در زمینه مبارزه با فقر، فساد و تبعیض) عقب ماندگی وجود دارد اما امروز وظیفه ما سنگین است و همگان باید در این رابطه تلاش کنند.
مسوولین ما باید مشکل خانواده هایی که مدت هاست از مستاجری رنج می برند را حل کنند
چه چیزی دزفول، آبادان، خرمشهر و مسجدسلیمان و … را وادار کرد که در صحنه بماند؟ این فرهنگ مردم بود و از این فرهنگ باید با جدیت حراست و پاسداری کرد
دشمنان گره‌ای از مشکلات ما نمی‌گشایند و ما باید روی پای خود بایستیم
و البته تعدادی دیگر که ذکر آن ها باعث طولانی شدن نوشتار می شود.

از آن جا که سخنرانی یک مقام عالی مملکت از تریبون عمومی همیشه در سطح کشور انعکاس دارد « پیشنهاد » می شود که آقای رئیس جمهور در پرهیز از عادات گویشی و دقت در کاربرد « دستور زبان فارسی » معیار، اهتمام مضاعف داشته باشد تا سوتفاهمی در تعبیر سخنانشان به وجود نیاید. ایشان حتما بسیار دیده، خوانده و یا شنیده است که استفاده مکرر ایشان از این واژه چقدر به نقد کشیده شده است.
قطعا ایشان این واژه را برای اموری که در حیطه اختیارات قوه مجریه نیست استفاده نمی کند، بنابر این روی این سخنان نه به مردم که به مسئولین منصوب و مدیران قوه مجریه است. ایشان که حتما بایدها و نبایدها را در جلسات به مخاطب مربوطه آن گفته است پس به نظر می رسد موثرتر است اگر در صحبت با مردم نیز گزارشی از پیشرفت خواسته ها و تحقق دستورات بدهد و یا حداقل اشاره کند که از مدیران تحت امر چه چیزی خواسته شده است و آن ها در چه مرحله ای از اجرا هستند. اگر هم بناست برای آگاهی مردم شمه ای از دستورات اطلاع رسانی شود بهتر است با فعل ماضی یا حداقل مضارع بیاید که هم زمان بندی اجرای آن مشخص گردد و هم زمینه سوتفاهم و بهانه نقد غیر منصفانه به وجود نیاید.

هر کس که کمی لهجه مشهد دارد
عادت به بیان قید « باید » دارد

من مشهدی ام ، همیشه می فهمم که
این قید کجا معنی « شاید » دارد

در جمله و فعل التزامی ، گاهی
« باید » که نشست وجه ممتد دارد

یعنی که زمان حال استمراری است
در طی شدنش امر موکد دارد

جز این که نمی شود ، بعید است قطار
در جا بزند ،که رو به مقصد دارد

وقتی که رئیس الوزرا گفته خودش
برنامه و یک تیم سرآمد دارد

روی سخن دولت اگر مردم شد
از جامعه انتظار بی حد دارد

چون رابطه مثل « خادم و مخدومی » است
بر عکس شود که حالتی بد دارد !!

دکمه بازگشت به بالا