عمومی

یک بحث حقوقی در باره تخلفات فدراسیون فوتبال در مورد ویلموتس

پیش از رسوایی ناشی از قرارداد ویلموتس ، سهل انگاری و ناآگاهی مدیران فوتبال به دلیل ترجمه های ناشیانه قوانین قانون فدراسیون ملی فوتبال پرشین بای نشانه هایی از سو mis مدیریت یک فدراسیون فوتبال بود.

در مباحث مربوط به ماهیت حقوقی فدراسیون فوتبال ، برخی از مدیران فعلی و فعلی فدراسیون باید فدراسیون را به عنوان موجودی قانونی با هویت مستقل داشته باشند و مستقل از دولت فعالیت کنند. مداخله دولت در عملیات فدراسیون برای تعلیق فوتبال ایالت تلقی می شود. (ای کاش مدتی این فوتبال قطع شود اما برطرف شد.) در این رابطه ، وقتی موضوع محاکمه و پیگرد قانونی عاملان قرارداد ویلموتس مطرح شد ، دست اندرکاران چنین خیانت وارد عمل شدند. بیدارش کردم آنها گفتند اگر دادگستری طرف های درگیر در قرارداد مربیگری تیم ملی را به محاکمه بکشاند ، فیفا مداخله و ائتلاف را متوقف خواهد کرد! اما همین افراد نگفتند اگر در هنگام معامله مسائل مربوط به پولشویی مطرح شود ، فیفا اعتراض نخواهد كرد. مشکل را وارد کنید و چنین مدیری را خطاب قرار دهید.

خواه به حمایت یا مخالفت فیفا احتیاج داشته باشید یا خیر ، این مسئله از منظر دیگری قابل بررسی است. توضیح اینکه قوانین انضباطی فیفا در ماده 3 (ج) فیفا در مرجع فیفا و مواد 12 (1) و 19 قانون فیفا مشمول این مقررات است. و افرادی که مشمول این قوانین هستند عبارتند از: اعضای فیفا باید موضوع را خودشان حل کنند و نباید تحت تأثیر اشخاص ثالث قرار بگیرند.

بنابراین ، طبق اسناد موجود ، دو معیار برای طرح دعوی در دادگستری فیفا وجود دارد. اول اینکه ، هر دو طرف دعوا باید به عنوان اعضای فیفا شناخته شوند. این به یک فرد ، م institutionسسه یا سازمانی مربوط می شود که علاقه و وابستگی دارد ، نه اینکه عضو فیفا یا فدراسیون باشد ، همانطور که در ماده 18 انجمن فیفا پس از تعریف بازیکن / مربی / باشگاه و غیره تعریف شده است. به خصوص مشترک با FIFA ، که شامل باشگاه ها ، بازیکنان ، مربیان و لیگ های حرفه ای است. بنابراین ، تعریف فصل جمعی فیفا یک شرط اساسی و ضروری برای اتصال مستقیم شخص به یک بازی فوتبال در ارتباط با فوتبال است.

دوم ، ماده 19 استقلال اعضا را تعریف می کند ، بیان می کند که هر یک از اعضا باید کنترل تجارت خود را داشته باشند و تحت تأثیر آنها مستقل باشند. غیر ضروری ضمن معرفی کمیسیون انضباطی عدالت و فیفا ، هر نهاد یا شخص ثالثی (عبارات غیرضروری دارای پیامدهای حقوقی و معنایی است) و بندهای 53 و 52 از استانداردهای قانون انتظامی فیفا است. تصمیم را به عنوان و این رقابت می داند که ماده 3 دامنه این دستورالعمل را شامل می شود که شامل فدرال ، مقامات و غیره است. دانستن ماده 4 مربوط به اعمالی است كه مجرمانه و خلاف محسوب می شود و ماده 6 مجازاتی از جمله عدم حضور / توبیخ / تصدی مقام در رختكن را برای متخلفین در نظر گرفته است. با فرض قبول ادعاهای هواداران فوتبال ، مدیر فوتبال به دلیل عدم امضای قرارداد مربیگری تیم ملی محکوم می شود و به مدت سه ماه نمی تواند وارد رختکن فدراسیون شود! )

قسمت 2 از قوانین مربوط به تعاریف و نمونه های نقض نوشته شده است ، که مواد 11-18 توهین آمیز است ، اصول بازی جوانمردانه ، تبعیض ، بی نظمی ، فعالیت غیرقانونی در رقابت و جعل مقاله را نقض می کند. و نمونه هایی از تخلفات مانند ماده 21 در مورد تحریف را ذکر می کند. بازیکن یا مسئول ترامپ را جعل کرده است … فدراسیون شخص مورد نظر موظف به مجازات است.

با این حال ، اقدامات و پیامدهای مدیران ملی فوتبال هیچ ارتباطی با قوانین فیفا ندارد. صرف نظر از صریح بودن قانون ، ماهیت قانون FIFA فقط در صورتی اعمال می شود که مشکل و اختلاف مستقیماً با مشکل ارتباط داشته باشد. استفاده از عبارات غیرضروری در بحث استقلال فدراسیون این استدلال را تأیید می کند که اشخاص ثالث حق مشارکت در این موضوع را دارند ، حتی اگر این امر برای مسئله اساسی فوتبال لازم باشد. ضرورتی که مهمتر از غارت میلیاردها وجوه خزانه داری ملی است !!

این واقعیت که برخی کاسه های گرمتر از خاکستر به نام حمایت از فوتبال ملی وجود دارد ، دروغ را گسترش می دهد و اگر دادگستری با مدیر مداخله کند ، فیفا با وجود غارت ، حتی اگر واقعیت داشته باشد ، این کار را انجام می دهد. ، شایعات را منتشر کنید که این فقط یک دروغ بوده است. از دست دادن بیش از 8 میلیارد تن پول ملی. عواقب و پیامدهای منفی قطع فوتبال ملی به مراتب کمتر از بار منفی سو mis مدیریت افراد درگیر در این معامله است.سابقه قرارداد مربی مورد نظر ظرف سه یا چهار سال قبل از ورود به ایران به دلیل بیکاری و عدم تمایل کشوری که وی را به خود جلب می کند ، آماده عقد قرارداد فوتبال ایران با 10٪ این مبلغ است. مطمئن شوید که. اما به گفته اعضای کنگره ، منافع چه کسی خواستار آن است که قرارداد وی بسیار بدتر از قرارداد Torque Menchai باشد؟این س aالی است که باید به آن پاسخ داده شود و کلید حل مسئله است.

در بحث شناسایی مسئولیت ها و تعهدات مدیریتی ، دو فرض را می توان در نظر گرفت به این معنا که مدیران دولتی و دولتی دو نوع تعهدات دولتی و غیر دولتی دارند. من می توانم آن را انجام دهم اولین مورد تعهدات و مسئولیت های اتحادیه است که ذاتاً مربوط به گروه تحت کنترل آن است. هنگام انجام چنین وظایفی ، شما آنها را به صورت تخلفات انتظامی یا اداری ، اما با سایر اشکال تعهدات که تابع تعهدات و اختیارات ذاتی مدیران گروه مدیریت شده است ، تعریف می کنید. به عنوان مثال در هنگام شناسایی وضعیت قانونی یک مأمور اجرای قانون به عنوان قوه قضائیه ، هنگام اشتباه در انجام وظایف محافظت و نگهداری از متهم ، به عنوان تعهدات عمومی مشخص می شود ، مأمور اجرای قانون دو مورد ممکن است به این معنا که می توانید از وظایف خود فرار کنید. گرچه مشمول اضافه کار کار و کسر حقوق می شود ، اما علاقه مندان که به دلیل فرار به متهم خسارت وارد کرده اند حق مطالبه خسارت از شاکی را دارند ، در این صورت عدم رسیدگی به پرونده افسر پلیس در صلاحیت دادگاه نظامی است. شما نمی توانید ادعا کنید که داخل هستید. برای چنین شرکتهایی ، این موضوع فوتبال است اگر تأمین کننده مالی تیم مسئول باشد ، اگر آنها به تعهدات خود عمل نکنند ، آیا یک مورد الزام به انجام تعهدات خود در فیفا مطرح می شود؟ آیا این موضوع در صلاحیت قوه قضاییه است؟ صلاحیت مراجع قضایی طبق مواد 52 و 53 قانون فیفا محدود به مواردی است که در مواد 11 تا 18 آیین نامه انضباطی شرح داده شده است و مربوط به سوage مدیریت مدیران فوتبال است. هیچ کدام وجود ندارد. این مدیر بود که در امضای قرارداد با ویلموت نقش داشت.

بنابراین ، مطابق با اصول قانون کیفری ، اگر قصد مدیر فدراسیون فوتبال در این پرونده مشخص شود ، کلیه افرادی که در این قرارداد مشارکت دارند ، در فصل 12 و 13 قانون مجازات اسلامی (و در برخی موارد ماده 597) معرفی می شوند. مجازاتها طبق مقررات ماده 606 محکوم خواهند شد). و امضای چنین قراردادی به دلیل سهل انگاری و سهل انگاری آنها در مورد قوانین علی و قواعد مسئولیت مدنی و تخلفات اداری شرم آور است. جبران خسارت حداقل بازخوردی است که باید در نظر گرفته شود.

* وکیل پایه یک دادگستری

1717

دکمه بازگشت به بالا