خبرگزاری آنلاین- گروه استانها- اهل جنوب است و جنگ زده خوزستان که در سنین کودکی به خمینی شهر اصفهان عظیمت کردند. تحصیلاتش را تا مدرک دیپلم ادامه میدهد و وارد بازار کار و حرفه معلمی میشود، البته به دیپلم بسنده نکرده و کارشناسی خود را در دانشگاه زینب الکبری ادامه داده است. در خانوادهای پر جمعیت بزرگ شده که درآمد پدرش تنها از شرکت نفت بوده و به دلیل علاقه به درس و مشق، همیشه در زمان تابستان باقی مانده دفاتر را به چهار قسمت تقسیم میکرده و با دست میدوخته است.
میترا داوودی کیا از سن ۱۷ سالگی وارد حرفه معلمی میشود و اکنون به اندازه ۳۱ سال تجربه اندوخته است. او از دوران تلخ و شیرینیهای زندگی توأم با کارش به خبرنگار آنلاین میگوید: «همیشه صادقانه خدمت کردم و برای یک چیز خط قمر بود که زیر دین بچهها نباشم». اگر با این حقوق آموزش و پرورش توجه کنید همان ده روز اول به اتمام میرسد و هیچگاه به عنوان منبع درآمدی به این حرفه نگاه نکردم و همه معلمان بر اساس وظیفه خدایی و قرآنی همراه با عشق به تدریس مشغول هستند.
او از شاگردانی که تربیت کرده میگوید: فرزند اول خودم و سایر فرزندان اقوام از شاگردانم بودند و با وجودی که علاقه زیادی به این شغل داشتم در سال ۹۴ بازنشسته شدم. در این میان سختیهای زندگی نیز با من همراه شده بود و فرزند اولم را در سن ۲۸ سالگی بر اثر ایست قلبی از دست دادم. با وجود این غمی که داشتم گمان میکردم که از پس این کار به طور تمام و کمال برای شاگردانم بر نیایم اما مجدد دو سال بعد به این حرفه بازگشتم.
اصلاً به سرطان فکر نمیکنم
متأسفانه سختیها و مشکلات زندگی همچنان با این معلم وارسته همراه شده بود و به گمان خود در مسیر امتحان الهی قرار گرفته است که یک سال بعد از از دست دادن فرزندش به سرطان سینه مبتلا میشود. داوودی کیا با اشاره به اینکه شیمی درمانی و پرتودرمانی را انجام میدهد میگوید: من اصلاً به این بیماری فکر نمیکنم و با این همه درد همچنان به عشق بچهها به مدرسه و سر کلاس میروم.
او از فرزندان و هماهنگی بین فعالیتهای کار و خانه میگوید: سه فرزند دارم که فرزند اول فوت شد و فرزند دومم دختری ۳۲ ساله با مشکل ذهنی و تکلم است و فرزند سوم هم آقازادهای ۳۰ ساله است. خانمهای شاغل معمولاً برنامهریزی دارند و این فعالیتهای کار و منزل را کنترل کنم و به فرزندانم مسئولیت دهم؛ در واقع حتی با اینکه فرزند دومم مشکل دارد اما به او یاد دادم که برخی از وظایف را انجام دهد و تقسیم کار بین اعضای خانه شکل بگیرد.
این معلم از زمان تدریس در مدارس میگوید: مدرکم آموزش ابتدایی است و حدود ۱۰ سال در مدارس پسرانه تدریس داشتم و مابقی در مدرسه دخترانه در مقطع ابتدایی و در همان محله خمینیشهر تدریس میکنم و اکنون نیز در مدرسه امام محمد باقر صدر در مقطع پنجم ابتدایی مشغول هستم.
درس زندگی و حقالناس به دانشآموزان
داوودی کیا خاطر نشان میکند: از خداوند شاکرم که همکارانی را سر راه من قرار داده که حق بزرگی بر گردن من دارند و در زمان بیماری و مشکلات همراه من بودند و بدون داشتن همسر باز زندگی را بر دوش کشیدم. خداوند در واقع با این بیماری تلنگری به من زده که در چه جایگاهی قرار داریم و مراقب اعمال و رفتارمان باشند. البته چهار دیواری دور خانه است و همه مردم مشکلات دارند و داغ اولاد به مراتب سختی بسیاری دارد.
او از نحوه تدریس ادامه میدهد: آنچه که برای من در تدریس و یادگیری بچهها مهم است، درس زندگی است. بچهها باید بیش از آنکه دو دوتا چهارتا یاد بگیرند باید بر اصول زندگی و از همه مهمتر حقالناس پایبند باشند. این مهم را با عمل و رفتار خودم نشان بچهها میدهم تا فهم آن را درک کنند. سختیها همیشه در زندگی افراد وجود دارد و بستگی دارد که چگونه با آنها مقابله کنید و این بخش دیگری از آموزههای من به دانشآموزان است. قبل از درس دادن نیز این را به خاطر دارم که دانشآموزان هم ممکن است در زندگی خود و شب قبل از آمدن به مدرسه مشکلاتی را در خانه پشت سر گذاشته باشند و به همین خاطر با دانشآموزانم کنار میآیم و تنبیهی برای آنها ندارم. البته تنها تنبیه من برای آنها درس دادن و ایفای نقش معلمی به جای من است که سختی این کار را نیز در این صورت تجربه میکنند.