عمومی

شهید سپهبد سلیمانی برای ایران چه کرد؟

قاسم سلیمانی برای ایران چه کرد و چرا ترور شد؟ فضای جناح های سیاسی و احزاب مخالف مانند غباری است که مانع شناخت کامل این سرباز ملی پوش و شهید در راه عزیمت به میهن می شود. با وجود این ، حضور میلیون ها ایرانی در مراسم تشییع جنازه وی و خداحافظی درخشان با این سرباز وطن دوست ، برای ایرانیان و حتی سردار سلیمانی ، یک وطن فروشی برای قطب سیاسی است. نشان داد که این زیرمجموعه میهن پرستی است.

به گزارش مجله خانواده روزنامه ایران وی در ادامه می نویسد: این دیدگاهی است که سعید لیلاز ، استاد دانشگاه شهید بهشتی و عضو شورای مرکزی حزب عامل ساخت و ساز نیز از آن حمایت می کند. به گفته لیراز ، فراتر از جناح های داخلی سازی ، ملی گرایی ، اندیشه اسلامی ، توانایی های حرفه ای و نظامی ، سردار سلیمانی یکی از فرماندهان بزرگ تاریخ است و اکنون گزینه دیگری ندارد. وی معتقد است این کمبود شخصیت برای آینده ایران خطرناک است و معتقد است که شهادت سردار سلیمانی آمریکایی ها را به سمت آینده ایران سوق داده است. لطفا این گفتگو را بخوانید

یک سال از ترور و شهادت سردار سلیمانی می گذرد. شخصیت شما به عنوان یک فعال سیاسی ایرانی چه بود؟
نمی توانم به شما بگویم که دقیقاً چقدر تحت تأثیر شهادت او قرار گرفته و عصبانی شده ام. این یک احساس خاص است که هنوز یک سال پس از شهادتش ناپدید نشده است و علی رغم اینکه یک سال از حادثه می گذرد ، این سوراخ از دست دادن هنوز در قلب من است. هنرهای رزمی آقای سلیمانی نه تنها با خدمات به ایران ، بلکه با قهرمان بودن و شخصیت بزرگ بی بدیل برای ایران بسیار تحت تأثیر قرار گرفت. پس از شهادت وی ، در مقاله ای نوشتم که شهید سلیمانی در ایران مانند آرش کمانگیل بود ، مانند آرش کمانگیل خدمت می کرد و زندگی خود را مانند آرش وقف آرمان های خود ، به ویژه ایران کرد. بود.

چرا شما شهدای سولئی مانی را با آرش مقایسه می کنید؟
آنچه باعث شده بود آقای سلیمانی به نظر من آرش بیاید این واقعیت بود که آرش در افسانه ها و افسانه ها مرز ایران را به رودخانه جائه یون آورد ، اما این بار سلیمانی مرز معنوی ایران را به دریای مدیترانه نرساند. بود. در حقیقت ، نه افسانه یا افسانه. .. شرم آور است که ما در وضعیت اقدامات داخلی و جناح های داخلی قرار داریم. برخی از جناح ها و مقامات دولتی ممکن است به دلیل خشم موقتی و منطقه ای مانع دیدن این خدمات توسط مردم شوند یا آنها را از اهمیت آنها آگاه کنند. اما همانطور که امروز دریادار بایندر ، که در زمان حمله متفقین به ایران ، فرمانده نیروی دریایی ایران در خلیج فارس بود ، افتخار می کند ، سلیمانی محل زندگی خود را زودتر و همه در مرزهای ایران پیدا کرد. من معتقدم که شما شگفتی های کار او را در مورد چگونگی غلبه بر خواهید یافت. از شرق به افغانستان و از غرب به سوریه افزایش یافت و این کار نظامی و ژئوپلیتیکی شهید سلیمانی و هیچ کس دیگری نبود. او فرمانده بزرگ این کار بود و سرانجام زندگی خود را مانند آرش وقف آن کرد ، اما این بار این کار را انجام داد تا اینکه در افسانه ها و افسانه ها اتفاق بیفتد ، این فقط یکی از جنبه های عظمت این مرد است. نبود او تا آخر عمر بیشترین زمان ممکن را صرف کرد و تقریباً غیرممکن است که بتواند خوب کار کند ، خود را از درگیری ها و جناح های درونی حفظ کند و یک میهن پرست واقعی شود. این یک مأموریت بود. از این نظر ، سولئی مانی یک سرباز حرفه ای واقعی بود و در جناح بندی داخلی غرق نبود. این بدان معنا نیست که او عاشق انقلاب اسلامی نبود زیرا اساساً اوج انقلاب اسلامی بود ، اما او مانند بسیاری دیگر انقلاب اسلامی را درونی کرد. کاهش به درگیری جناحی. بنابراین امروز ، یاد و خاطره شهید سلیایی مانی در قلب همه دختر و پسر جوان است. این ویژگی بسیار مهم او بود. یعنی او علی رغم به حداکثر رساندن تمام کفایت و تمام شجاعت و خرد خود ، درگیر یک جناح فرقه ای نبوده یا خود را در دوره ای فربه و شیرین غرق نمی کند ، از خوشامدگویی به بقیه زندگی جناح پرهیز کرد. این روحیه عالی او و اینکه وی چقدر نگاه ژئوپلیتیکی به ایران داشت نشان می دهد. این به نوبه خود سومین ویژگی او را نشان می دهد ، اینکه این مرد چقدر برای آینده ایران مفید است. بنابراین ، با توجه به اصل و بنیاد ملی او ، در موقعیت عالی و مهمی بود که می توانست داشته باشد. پس از شهادت وی ، من در مصاحبه با یک روزنامه اروپایی گفتم که ایالات متحده نه تنها سردار سلیمانی را به شهادت رساند ، بلکه آینده ایران و اعتدال ایران را نیز هدف قرار داد. به خصوص این اواخر جای خالی افرادی مانند سولئی مانی و هاشمی رفسنجانی وجود دارد. ما بیش از هر زمان دیگری احساس می کنیم.

ویژگی دیگر سردار سلیمانی ، خواه بخشی از ایران ، عراق و سوریه باشد ، وقتی در یک منطقه بود ، با جامعه شناسی ، تاریخ ، اقتصاد ، سیاست و محیط آن آشنا بود. به این معنا که.
او فقط یک سرباز نبود بلکه یک رهبر ژئوپلیتیک بود. او یک استراتژیست بود. چند نمونه از شهید سلیلی مانی وجود دارد. این سلیلی مانی را در میان رهبران نظامی بسیار محدود تاریخ قرار می دهد. برای من پیدا کردن شخصی مثل شهید سلیلی مانی بسیار دشوار است. ممکن است خیلی ها بخواهند مانند شهدای سلیمی مانی باشند ، اما نمی توانند چون دخالت در مسائل داخلی و جناح ها را محدود می کنند. این برای فرار از این مشکلات کار بسیار دشوار و طاقت فرسایی است. و به جای واکنش به این یا آن جناح ، به یک سرباز حرفه ای تبدیل شوید که در آرمان های خود باقی بماند.
همانطور که می گویید شهید سلیلی مانی با همه افراد همه جناح ها رابطه خوبی داشت و تنها به یک جناح محدود نمی شد. به عنوان مثال ، جهانگیری معاون اول رئیس جمهور گفت که او یک جلسه هفتگی خاص یا یک جلسه هفتگی منظم با ظریف وزیر امور خارجه داشته است. رابطه با آیترا هاشمی برای چندین سال ادامه داشته است ، زمانی که کشور درگیر بحث ها ، اختلافات و بحث های سیاسی زیادی بود ، اما شهید سلیمانی فراتر از این جناح ها عمل کرد.
من این برخورد با آقای جهانگیری را می دانم. جالب است بدانید که رفتار ، شخصیت و رفتار این مرد به گونه ای بود که این رفتار ، تعامل با شخصی که نام بردید مشکوک نبود. به عبارت دیگر ، وی برای اینكه هیچ كسی در ایجاد قدرت در معرض دید او قرار نگیرد ، عمل كرد یا این جلسات و روابط كسی را آزار نداد ، شاید اقدامات دیگران باعث این نگرانی شود. ناشناخته. او زندگی خود را به گونه ای سپری کرد که هیچ کس تردید ندارد که او از این روابط صرفاً برای منافع خود و یا ایجاد نگرانی دیگران استفاده خواهد کرد. فکر می کنم الان بعید باشد شخصی مثل او وجود داشته باشد.

نگرش او در مورد هنرهای رزمی نیز بسیار تلخ و ظالمانه بود.
روش شهادت او برای من بسیار جذاب بود. من رسماً حمایت قاطع خود را از انتقام شدید از شهدای سولئی مانی اعلام می کنم و نباید در این زمینه کوتاهی غفلت کنیم. حتی اگر صد سال طول بکشد ، نباید کوتاه این نکته را فراموش کنیم. این ضربه بزرگی به ما وارد شد ، و ضربه بزرگی به حیثیت ما برای خودم بود. این ترور از اهمیت نظامی جزئی برای ایالات متحده برخوردار نبود ، اما خسارت زیادی به کشور وارد کرد.

شما گفتید که او می دانست به طور منظم با دکتر جهانگیری دیدار خواهد کرد. آیا از مطالب این جلسه اطلاع دارید؟
من اصلاً از جزئیات این کنفرانس اطلاع نداشتم ، اما در عین حال فقط می دانستم که این کنفرانس ها برگزار می شود. من فکر می کنم شهید سلیلی مانی یک رابط قابل اعتماد برای رهبری بود. یا آیا شهید سلیعی مانی می تواند رابط مطمئنی بین بخشهای اصلی جمهوری اسلامی ، اصلاح طلبان و دفاتر رهبران باشد؟ ما اصلاح طلبان می گوییم صاحب این انقلاب هستیم. در زندان اوین ، یکی از بازجویان در مورد استکبار جهانی به من گفت ، و من به او گفتم که ما اساساً اصطلاح استکبار جهانی را به شما آموزش دادیم که آنها خودشان آن را تأیید کردند. بود. این بدان معناست که اگر اصلاح طلبان امروز اعتماد به نفس ندارند ، مسئله دیگری است ، اما در حقیقت ، اساس این انقلاب اصلاح طلبان است. به نظر من آقای سلیلی مانی یک رابط صادق و قابل اعتماد و پیام رسان همه سازمانهای دلسوز اصلاح طلبان به سمت مقام معظم رهبری بود. در این راستا ممکن است کشور آسیب زیادی دیده باشد. بدون اطلاع از جزئیات این جلسات ، در طول این جلسات دور بودم و می دانستم که این تماس ها است. سردار سلیمانی همیشه از تمام دوستان من که می توانند در صورت لزوم با حداکثر صداقت چیزی را بالا و پایین ببرند صمیمانه حمایت کرده است. آنها این کار را با حداکثر دلسوزی و وفاداری انجام دادند.

علی رغم گفته های شما در مورد شهید سلیمی مانی ، مخالفان جمهوری اسلامی از عبارت شهید سولمانی استفاده شده توسط ترامپ و پمپئو استفاده می کنند. چرا مخالفت ما چنان بدبخت است که حتی روحیه ملی گرایی خود را نیز از دست داد؟
مخالفان ایران از به دست آوردن کنترل و نفوذ در ذهن مردم ایران ناراضی هستند. به طور کلی ، هرکسی که بخواهد در ساختار سیاسی ایران تأثیر بگذارد ، نمی تواند بدون او در ایران این کار را انجام دهد. یا اگر می خواهید در ایران کار کنید ، بدون کار مسالمت آمیز نمی توانید این کار را انجام دهید. به همین دلیل ، حتی نیروهایی مانند جبهه ملی که ممکن است این سیستم را نپذیرند ، حاضر به ترک ایران هستند ، زیرا کسانی که ایران را ترک می کنند ارتباط خود را با دولت ایران از دست می دهند و به آرامی به فرقه گرایی یا بیگانگی می افتند. من میفهمم. از میسا پایین میاد شما فقط باید در داخل باشید تا درک کنید که ایران آینده ای جز جمهوری اسلامی ندارد و در همان قانون اساسی و در همان موقعیت سیاسی قرار دارد. و این واقعیت را فقط زمانی می توانید درک کنید که در ایران باشید. بنابراین ، راه حل نهایی برای این کشور گفتگوهای درون سیستم و گفتگوی داخلی در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی است. این همان قانون اساسی است که آقای روحانی درباره تغییر هر زمان از داخلی و سازوکار داخلی خود ، یعنی همه پرسی ، صحبت می کند. .. این سازوکار داخلی است که می تواند مشکلات و کاستی ها را برطرف کند. ارتش های خارج از ایران نمی توانند این موضوع را درک کنند. زیرا همانطور که مائو می گوید ، آنها مانند ماهیانی هستند که از آب بیرون می آیند و نمی فهمند درون چه می گذرد.

شخصی مانند شهید کاظم سلیمانی در تدوین اوضاع ایران چه نقشی و عملکردی داشت؟
او در اطراف محور خود ایستاده بود و می توانست همه را جمع کند. من اطمینان دارم که ترور سردار سلیمانی به هیچ وجه ترور کورکورانه نبود. آمریکایی ها پیش بینی کردند که ایران پس از اعمال تحریم ها علیه ایران تا اکتبر سال 2020 سقوط کند یا تسلیم شود. اما وقتی اطمینان یافتند که ایران نه سقوط خواهد کرد و نه تسلیم خواهد شد ، سردار سلیمانی را ترور کردند و اجازه دادند او را از طریق جنگ و تسلیم به میز مذاکره منتقل کنند. روش دیگر ، این ترور می تواند آینده ایران را هدف قرار دهد. آن را بگذارید و محو شود. به نظر من ، این ترور کاملاً سازمان یافته ، برنامه ریزی شده ، ملموس و نتیجه مقاومت و مقاومت اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی مردم ایران بود. به عبارت دیگر ، آقای سلیمانی به دلیل مقاومت مردم ایران درگذشت. در این رابطه ، من اطمینان دارم که آمریکایی ها هرگز شرایط تسلیم یا سقوط ایران را نداشتند. البته به محض این که آنها این کار را کردند ، نتیجه عکس شد. او در ورزشهای رزمی ، سراسر ایران را در اطراف خود جمع کرد و همه ایرانیان با درد او را عزادار کردند. این نشان داد که چگونه سربازان و مردان ملی می توانند در مرکز مردم ایران باشند. در این راستا ، من هرگز آن نفرت و مراسم خاکسپاری آن را در تهران فراموش نمی کنم.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا