«در شرایط کنونی که غرب همچون گذشته توان حمایت از اوکراین را ندارد و البته که اوکراینیها نیز از انسجام کافی در میدانهای جنگ با روسیه برخوردار نیستند، صرفا یک سناریو به ذهن متبادر می شود: زلنسکی به آخر خط رسیده و چون کیِف، تحمل تلخی بی پایان را ندارد، دیر یا زود باید به پایان تلخ تن دهد.»
به گزارش مجله خانواده، فرارو نوشت: بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسائل راهبردی بر این باورند که وقوع جنگ اوکراین در ابتدای سال ۲۰۲۲ میلادی را بایستی به مثابه یک نقطه عطف مهم در تاریخ سیاست بین الملل در نظر گرفت. جنگی که بیشتر از هر زمان دیگری بار دیگر جهان را به سمت جو و فضای غالب در دوران جنگ سرد سوق داد و سیلی از تنشها و تضادهای ایدئولوژیک و البته رقابتهای ژئوپلیتیکی در عرصه بین المللی را زنده کرد.
جنگی که به زعم برخی اندیشمندان غربیِ حوزه روابط بین الملل نظیر “جان میرشایمر” استاد علوم سیاسی دانشکاه شیکاگو، جلوهای عینی از جنگی را به نمایش گذاشت که در نوع خود میتوانست آغازگرِ یک جنگ جهانی باشد و بسیاری از معادلات کلان نظام بین الملل مستقرِ جهان را تغییر دهد. با این حال، در وضعیت کنونی و با گذشت دو سال از جنگ اوکراین، این بحرانِ به تمام معنا بین المللی، دو روی متفاوت را تجربه کرده است.
در ماههای ابتدایی جنگ اوکراین شاهد حمایت گسترده قدرتهای غربی از اوکراین و البته تبدیل شدن ولادیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین به یک قهرمان در جهان غرب بودیم. با این حال، رفته و رفته و با فرسایشی شدن جنگ مذکور، تحولات تازهای رنگ واقعیت به خود گرفتند که در قالب آنها نه دیگر زلنسکی قهرمان بود و نه قدرتهای غربی مثل قبل، کمک به اوکراین را در برنامه دارند.
جالب است که اکنون کنگره آمریکا موانع جدی را در مسیر ارائه کمکهای مالی و تسلیحاتی به اوکراین، پیش پایِ دولت بایدن قرار داده است. مسالهای که سبب شده تا صداهای گوناگون در کاخ سفید و پنتاگون، به صراحت به دولت اوکراین هشدار دهند که بهتر است هر چه سریعتر جنگ با روسیه را با نشستن بر سر میز مذاکره خاتمه دهد و با موضع عزتمندانهتری آتش بس را بپذیرد. البته که طرح مسائل مختلف در مورد ضرورتِ آماده شدن اوکراین جهت نشستن سر میز مذاکره با روس ها، از مدتها قبل آغاز شده با این حال، در روزهای اخیر جلوههای عینیتر و جدی تری را به خود گرفته است.
تحولی که نه فقط تحت تاثیر کاهش قابل توجه کمکهای آمریکاییها به اوکراین است، بلکه بایستی آن را ناشی از کاهش شدید کمکهای قدرتهای اروپایی به کیِف نیز در نظر گرفت. در این بحبوحه، دبیر کل ناتو نیز چند ماه قبل در موضع گیریِ معناداری اعلام کرد که اوکراین باید خود را آماده پذیرش سناریوهای نه چندان مطلوب در قالب جنگ اوکراین کند.
با این همه، در روزهای اخیر، با توجه به وقوع ۲ رویداد مهم و محوری، شاهد ارسال پالسهای معنادارِ تازهای به کلیت معادله جنگ اوکراین بوده ایم.
۱- اخراج معنادار فرمانده ارتش اوکراین
ولادیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین به تازگی در اقدامی معنادار، “والری زالوژنی” فرمانده ارتش اوکراین را از سِمت خود برکنار کرده است. اقدامی که با بازتابهای بین المللی گستردهای همراه شده است و البته که تحلیل و تفسیرهای مختلفی نیز با محوریت آن ارائه شده است. در این راستا، تحلیلگران و منابع آگاه رسانهای به طور خاص به این مساله اشاره داشته اند که این اتفاق به ۲ دلیل عمده و محوری روی داده است.
اولا، ظاهری زالوژنی و زیلنسکی اختلاف نظرهای جدی را در مورد مدیریت ساختار ارتش اوکراین و همچنین جبهههای جنگ علیه روسیه داشته اند و همین مساله موجب شده تا رئیس جمهور اوکراین تداوم کارِ فرمانده اسبق ارتش اوکراین در سِمت خود را به ضرر این کشور ببیند. از این رو، فرمان عزلِ وی را صادر کرده است. به طور خاص در این رابطه به اختلاف نظر جدی زالوژنی و زیلنسکی در مورد ضرورت بسیج نیم میلیون نفر جهت اعزام به جبهههای جنگ اوکراین سخن گفته شده است. گزارهای که زیلنسکی با آن مخالف بوده و زالوژنی قویا بر آن تاکید داشته است.
دوم اینکه ارتش اوکراین در مدت اخیر در جبهههای مختلف جنگی با روسیه، دچار برخی شکستها و ناکامیها شده است که ظاهرا رئیس جمهور اوکراین این ناکامیها را از چشمِ فرماندهان عالی رتبه ارتش اوکراین دیده و با اقدام اخیر خود در عزل فرمانده ارتش اوکراین سعی اشته تا یک پالس و پیام روشن را به ارتش اوکراین و فرماندهان نظامی این کشور برساند که باید روند تحولات میدانی در جریان جنگ با روسیه تغییرات جدی را متحمل شود. در غیر اینصورت، هیچکس از حاشیه امنیت برخوردار نخواهد بود. این رویکرد زیلنسکی به ویژه با توجه به انتشار اخبار مختلف مبنی بر اینکه برخی فرماندهان ارتش اوکراین اقدام به سواستفاده از کمکهای مالی و تسلیحاتی دولتهای غربی به اوکراین در بحبوحه جنگ با روسیه میکنند، ابعاد جدی تری را نیز به خود میگیرد.
با این همه، اخراج والری زالوژنی از سِمت خود به عنوان فرمانده ارتش اوکراین، جوی از ضعف و ناامیدی را به کلیت جبهه اوکراین در نبرد علیه روسها تحمیل کرده که باید منتظر ماند و دید که اوکراینیها چگونه میخواهند از این شرایط خارج شوند.
۲- موضعگیریهای جدید ولادیمیر پوتین با محوریت جنگ اوکراین
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به تازگی با “تاکر کارلسون” روزنامهنگار سرشناس آمریکایی مصاحبهای را داشته که بازتابهای قابل توجه بین المللی را دریافت کرد و نه فقط برای غربی ها، بلکه حتی برای خودِ مردم روسیه نیز حاوی نکات قابل تاملی بوده است. در یکی از بخشهای این مصاحبه، پوتین به صراحت تاکید میکند که دیر یا زود، اوکراین و روسیه به توافقی در قالب جنگ با یکدیگر خواهند رسید.
موضع گیری صریح پتین در گفتگو با یک روزنامه نگار شناخته شده غربی، خود پالسی روشن از سوی کرملین به جهان است که چشم اندازهای پایان جنگ اوکراین بسیار نزدیک هستند و در این زمینه کرملین نشانههای مختلفی را نیز مشاهده میکند. پوتین در جریان مصاحبه با تاکر کارلسون به صراحت تاکید میکند که جنگ با اوکراینیها نه در سال ۲۰۲۲ بلکه در سال ۲۰۱۴ و حتی قبلتر از آن که غرب قول داد سازمان ناتو به سمت مرزهای شرقی پیشروی نمیکند، آغاز شد. موضوعی که تایید میکند جنگ اوکراین نه جنگِ میان دو کشور، بلکه جنک میان ایدئولوژیهای رقیب در عرصه بین المللی بوده و سطحی به مراتب کلانتر از آنچه به نظر میرسد دارد. موضوعی که نمونه آن را اکنون میتوان در قالب جنگ غزه نیز مشاهده کرد.
با این همه، در شرایط کنونی که غرب همچون گذشته توان حمایت از اوکراین را ندارد و البته که اوکراینیها نیز از انسجام کافی در میدانهای جنگ با روسیه برخوردار نیستند، صرفا یک سناریو به ذهن متبادر میشود: زیلنسکی به آخر خط رسیده و، چون کیِف تحمل تلخی بی پایان را ندارد، دیر یا زود باید به پایان تلخ تن دهد.
انتهای پیام