بانوان ما در جریان انقلاب صفوف به هم فشرده و تاثیرگذاری داشتند و در جریان دفاع از کشور بار سنگینی از تدارکات پشت جبهه را مادرانه و خواهرانه به عهده گرفته بودند.
مردم ایران با آثار پروین اعتصامی و فروغ و…. سایر زنان ادیب و شاعر زیسته اند و با فیلم ها و آثار هنری بسیاری از هنرمندان روزگار گذرانده اند و در سپهر دانش مریم میرزا خانی ها به جامعه بشریت معرفی کرده اند.
دختران این سرزمین وقتی مدرسه می رفتند که یادگیری درس و دانش برای دوشیزگان در بسیاری از کشور ها باب نبود.
کشور ما با مشارکت بانوان در مسیر توسعه فرهنگی و اجتماعی پیش خواهد رفت. آهنگ شروع آن نواخته شده و این راه بی برگشت و غیر قابل توقف است.
آن چه در حمله به مدارس اتفاق می افتد بدون شک برای توقف این کاروان پیشرو بانوان در مسیر ساختن جامعه است ولی دیر یا زود شکست خواهد خورد.
مسئولین جامعه یا سازماندهان اصلی این جنایات را می شناسند و اقدامی نمی کنند و یا نمی شناسند. باور فرض اول با پذیرش یک فاجعه در اداره جامعه قرین است و پذیرش فرض دوم در حقیقت قبول ناتوانی مسئولین است که بسیار غم انگیز و نا امید کننده است .
این که به نحوی عمل شود تا مردم احساس مماشات کنند مشروعیت کل تشکیلات را زیر سوال می برد. و این که چنین مواردی را بلافاصله به نیروی خارجی و یا خراب کاری ربط دهیم هر چند غیر محتمل هم نیست ولی ضعف ما را نمی پوشاند.
درچنین مواردی به طور سنتی مسئولین مواردی را درپیش می گیرند که عجیب است.
اول خود را به نشنیدن و ندانستن می زنند بعد منکر می شوند و تکذیب می کنند. پس از مدتی اصل مشکل را محتمل می شمارند آنگاه وعده حل مشکل را می دهند و سپس انواع جریانات داخلی و خارجی را دخیل می شمارند. به عبارتی با موارد فوق این شائبه ایجاد می شود که از آگاهی های مردم نسبت به حوادث عقب مانده اند یا با مردم روراست و صادق نیستند.این ضعف بزرگی در مملکت داری است.
اما بحث امنیت که در سلسله مراتب نیاز ها بعد از نیاز های زیستی خوراک و مسکن و…است مطلبی نیست که بتواند با باری و به هرجهت و اغماض از آن گذشت. مردم هم طبعا حاضر به انصراف از تحصیل دخترانشان نیستند. در این حالت امکان حضور والدین در صحنه برای ایجاد امنیت قابل تصور است و در این شرایط اگر دولت بخواهد با مردم مقابله کند بحران جدیدی به وقوع می پیوندد و اگر بخواهد راه را باز بگذارد تبعات مداخله ای غیر قابل جبرانی دارد هرچند شاید دولت بتواند پیش قدم شود و با ساز و کار مناسب از کمک اولیاء دانش آموزان استفاده کند.
تعلیم و تربیت دانش آموزان وطن ما روزگار سختی را می گذراند. در گذشته شاهد چنین ضعفی در تشکیلات آموزش و پرورش نبوده ایم.
انشاالله در راس امور اشخاص فرهنگی با سابقه معلمی قرار بگیرند و مسئولین نیز به صورت فوری و بدون حاشیه پردازی امنیت فرزندان مردم را تامین کنند و از طرف دیگر جنایتکارانی که قصد جلوگیری از تحصیل دختران ایران دارند به خود آیند و منتظر شکست قطعی خود باشند و بدانند که ایران ، ایران است نه نیجریه.
دراین کشور بوکو حرام جایی نخواهد داشت.
9 خواندن این نوشته از مجله خانواده 2 دقیقه طول خواهد کشید