سنگینی بار «ترومای جنگ» بر شانه‌های کوچک کودکان

هر کودکی صرفنظر از اینکه کجای دنیا زندگی می‌کند، حق داشتن یک زندگی «ایمن، شاد و سالم» را دارد.

بار سنگین «ترومای جنگ» بر شانه‌های کوچک کودکان؛ زنده ماندن، آغاز رنج است

به گزارش مجله خانواده، بنابر آخرین آمار منتشر شده در ژانویه امسال (۲۰۲۳) از سوی «صندوق نجات کودکان» که یک سازمان بین‌المللی خیریه است، یک کودک از هر شش کودک در سراسر جهان (بیش از ۴۴۹ میلیون کودک) در منطقه‌ای که گرفتار جنگ و درگیری است، زندگی می‌کنند.

این بدان معناست که کودکان بیشتری در موقعیت‌های بسیار ناامن، ترسناک و چالش‌برانگیز زندگی و رشد می‌کنند که می‌تواند برای ادامه زندگی به آنها آسیب‌های جدی وارد کند و پیامدهای زیان‌بار آن در سنین بزرگسالی و حتی تا پایان عمر ادامه یابد و زندگی آنها را تلخ و طاقت‌فرسا کند.

قرار گرفتن طولانی مدت در معرض درگیری و ناامنی به این معنی است که بسیاری از کودکان در وضعیت «استرس سمی» قرار دارند. کودکان در مناطق و کشورهای جنگ‌زده تجربیات مشابهی از تخریب و از دست دادن را پشت سر می‌گذارند و این تجربیات می‌توانند پیامدهای مادام‌العمر بر سلامت جسمی و روانی آن‌ها داشته باشند.

بار سنگین «ترومای جنگ» بر شانه‌های کوچک کودکان؛ زنده ماندن، آغاز رنج است

کودکان بی‌گناه و معصوم، بمباران می‌شوند و گرسنه می‌مانند. آنها شاهد صحنه‌های دردناکی از قربانی شدن دوستان، عزیزان و خانواده‌های خود و تبدیل شدن مدارس و خانه‌هایشان به ویرانه‌ها هستند، از غذا، دارو و کمک های حیاتی محروم شده‌اند و برای فرار از جنگ و درگیری به ناچار زندگی‌هایشان چند پاره می‌شود و از عزیزانشان جدا می‌شوند.

برای هر فردی بار روانی زندگی کردن در درگیری و ناامنیِ مداوم، بدون دانستن اینکه آیا این روز، آخرین روز زندگی او خواهد بود یا نه، بسیار سنگین و طاقت‌فرساست.

برای کودکان اما این بار سنگین تر و زنده ماندن، تازه آغاز رنج است. وقایع ناراحت کننده مربوط به حمله و تجاوز به محیط امن زندگی می‌تواند به طرق مختلف بر سلامت روانی و عاطفی کودکان تأثیر سوء بگذارد و در صورت عدم درمان نیز بدون شک عوارض طولانی مدت خواهد داشت.

این فقدان‌ها و پریشانی‌ها می‌تواند منجر به نرخ بالای افسردگی و اضطراب در کودکان آسیب دیده از جنگ شود. اهمیتِ بودن در کنار خانواده و پرورش و حمایتی که خانواده برای فرزندان فراهم می کند به این معناست که جدایی از والدین می‌تواند یکی از مهم ترین مصائب جنگ به ویژه برای کودکان کوچکتر باشد.

بار سنگین «ترومای جنگ» بر شانه‌های کوچک کودکان؛ زنده ماندن، آغاز رنج است

احساس ناخوشایند تنهایی و ناامنی یکی دیگر از عواقب روانی جنگ برای کودکان است. این حالت دائمی اضطراب همچنین می‌تواند منجر به بروز اختلالاتی همچون شب ادراری، بی‌خوابی، کابوس‌های شبانه و روابط تیره با بازماندگان شود.

انزوا و کناره گیری عاطفی در این کودکان گزارش می‌شود. کودکانی که در معرض چندین منبع خشونت قرار می‌گیرند، ممکن است در نهایت دچار حساسیت‌زدایی عاطفی و بی‌احساس شوند و این احتمال را افزایش می‌دهد که رفتار پرخاشگرانه‌ای را که شاهد آن هستند، تقلید کنند و چنین خشونت‌هایی را عادی تلقی کنند. این شرایط روانی به نوبه خود می‌تواند بر توانایی آنها در ایجاد روابط اجتماعی موفق و طبیعی با دیگران در بلند مدت تأثیر منفی بگذارد.

کودکانی که ترومای جنگ را تجربه کرده‌اند همچنین در معرض ابتلا به پرخاشگری و رفتارهای تهاجمی هستند و یا اینکه در بین همسالان خود مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند و قربانی رفتارهای پرخاشگرانه و قلدرمابانه همسالان خود می‌شوند.

بار سنگین «ترومای جنگ» بر شانه‌های کوچک کودکان؛ زنده ماندن، آغاز رنج است

این کودکان همچنین با خطر بروز علائم روان‌تنی مواجه هستند و حتی برخی از آنها به خودآزاری و رفتارهایی که به خودشان آسیب‌ می‌زند، گرایش پیدا می‌کنند.

به گزارش مجله خانواده، اختلالات خُلقی و روانی هنوز در بسیاری از نقاط دنیا یک ننگ است و مبتلایان به آنها در معرض انگ اجتماعی هستند و از این رو کودکان اغلب حمایتی را که به شدت به آن نیاز دارند، دریافت نمی‌کنند.

افزایش آگاهی در مورد اهمیت توجه کردن به این اختلالات و اطمینان دادن به آسیب دیدگان در این مورد که ما در کنارشان هستیم تا راهی برای مقابله با مشکلات عاطفی آنها پیدا کنیم، ضروری است.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا