خبرگزاری آنا– محمد حسن گودرزی بعد از بیش از یک سال نبرد گسترده سرانجام با توافق بین حماس و اسرائیل آتش بس در سرزمین های فلسطینی برقرار و روند مبادله اسرای اسرائیلی و زندانیان فلسطینی آغاز شد. باوجود تمامی تلفات و خساراتی که رژیم صهیونیستی به غزه و فلسطینیان تحمیل کرد بسیاری بر این عقیده هستند که این آتش بس با توجه به ناکامی بنیامین نتانیاهو در عمل کردن به وعده نابودی حماس شکستی بزرگ برای او و اسرائیل به حساب خواهد آمد.
«جرج بشارت» پروفسور رشته حقوق در کالج هستینگز سانفرانسیسکو و کارشناس سیاست خارجی آمریکا در مسائل خاورمیانه است. بشارت متولد ۱۹۵۴ از پدری فلسطینی و مادری آمریکایی است و در سال ۱۹۸۷ دکترای خود را در رشته انسان شناسی و مطالعات خاورمیانه از دانشگاه هاروارد دریافت کرد. وی که نویسنده کتابی در مورد وکلای فلسطینی در سال ۱۹۹۱ است مقالات بسیاری در مورد فلسطین و حقوق فلسطینیان در نشریه های مختلف آمریکایی و غیرآمریکایی نوشته است.
با آقای بشارت در مورد آتش بس اخیر بین حماس و اسرائیل و آینده فلسطین در خاورمیانه گفت و گو کرده ایم:
هفته گذشته شاهد توافق آتش بس میان اسرائیل و حماس بودیم. به نظر شما چه اتفاقی افتاد که درنهایت دو طرف به توافق آتش بس دست یافتند؟
عوامل متعددی با هم متحد شدند تا آتش بس درنهایت امکان پذیر شود. البته حماس در اوایل نوامبر ۲۰۲۳ پیشنهاد آتش بس داده و همچنین از اوایل ژوئیه ۲۰۲۴ طرحی را که اسرائیل از طریق ایالات متحده ارائه کرد؛ پذیرفته بود.
این کابینه نتانیاهو بود که ترجیح داد جنگ را ادامه دهد. چه چیزی تغییر کرد تا اسرائیل درنهایت با پیشنهاد خود موافقت کند؟ نخست زنجیره تحولات لبنان و حصول آتش بس با حزب الله و به دنبال آن سقوط بشار اسد در سوریه در این امر دخیل است. به عبارتی اسرائیل (درست یا غلط) تصور کرد که از مزیت استراتژیک منطقه ای برخوردار شده است.
دوم نتانیاهو چندین شریک جدید ائتلافی به دست آورد که وابستگی او را به «ایتامار بن گویر» و «بزالل اسموتریچ» وزرای راست افراطی که تهدید کرده بودند در صورت دستیابی به آتش بس استعفا می دهند و دولت را سرنگون می کنند کاهش دادند (بن گویر این تهدید را عملی کرد. اما کابینه با اعضای جدیدش سرپا ماند.)
درنهایت و قاطعانه تر به اعتقاد من ترامپ به عنوان رئیس جمهور منتخب به وضوح نشان داد که علاقه ای ندارد به هنگام تحویل قدرت در 20 ژانویه با جنگ افروزی اسرائیل در غزه کلنجار برود. تصادفی نیست که این توافق در ۱۹ ژانویه اجرایی شد. بدون شک اسرائیل نه خیلی از روی ترس بلکه به دلیل انتظار منفعت مشتاق جلب لطف ترامپ بود.
بنابراین همان طور که می بینیم ترامپ تحریم های اعمال شده از سوی بایدن علیه افراد و گروه های شهرک نشین اسرائیلی را لغو کرده و دست نیروی نظامی اسرائیل برای تغییر جهت (از غزه) به سمت کرانه باختری باز شده است.
برخی بر این باورند که این توافق آتش بس شکستی برای اسرائیل و شخص نتانیاهو است زیرا اسرائیل نتوانست به هدف نهایی خود یعنی نابودی حماس دست یابد. این نظر تا چه حد درست است؟
بله موافقم که به طور گسترده اسرائیل متحمل شکستی استراتژیک شده که ممکن است در دهه های آینده در جامعه و سیاست اسرائیل بازتاب پیدا کند.
باوجود پرتاب بمب هایی که ازنظر تناژ بیشتر ازآنچه در تمام جنگ جهانی دوم پرتاب شده بود کشتن و زخمی کردن ده ها هزار فلسطینی عمدتاً غیرنظامی و تخریب ۹۰ درصد کل ساختمان های نوار غزه و ۸۳ درصد از زندگی گیاهی آن اسرائیل نتوانست حماس را که (در مقایسه با ارتش اسرائیل) یک نیروی نظامی کوچک است نابود کند.
درواقع به گفته «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه سابق آمریکا حماس به همان اندازه نیرو که از دست داده بود نیرو (به روایتی ۱۰ تا ۱۵ هزار) جذب کرده است. جایگاه اسرائیل در جهان هرگز پایین تر از این نبوده زیرا دادگاه کیفری بین المللی حکم های بازداشت نخست وزیر و وزیر دفاع سابق این کشور را صادر کرده است و احتمالاً احکام بیشتری نیز در راه است.
اقتصاد اسرائیل از کاهش رتبه اعتباری و مهاجرت برخی از روشنفکران دو تابعیتی آن بسیار آسیب دیده است و شکاف های درون جامعه اسرائیل به ویژه بین نیرو های ناسیونالیست سکولار و مذهبی بر سر استقلال قوه قضائیه عمیق تر به نظر می رسد.
همچنین آرمان فلسطین دوباره در مرکز امور جهانی قرار گرفته و توسط جوانان در سطح جهانی مطرح می شود تا آنجاکه از بسیاری جهات آن را نمادی از تمام اشتباهات جهان و سوء مدیریت آن توسط بزرگان جنگ افروز خود می دانند.
فکر می کنید این توافق آتش بس چه تأثیری بر آینده سیاسی نتانیاهو خواهد داشت؟
نتانیاهو ثابت کرده است که در طفره رفتن از پذیرش مسئولیت انواع مختلف تخلفات خود از جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت گرفته تا کلاه برداری و فساد سیاسی مهارت منحصربه فردی دارد.
همان طور که بسیاری از مفسران ازجمله در رسانه های اسرائیلی تأکید می کنند طولانی شدن جنگ توسط نتانیاهو بخشی از یک استراتژی برای به تأخیر انداختن تعقیب کیفری او بود.
به همین دلیل است که احتمال زیادی وجود دار مرحله دوم توافق آتش بس هرگز اجرایی نشود و اسرائیل حملات خود را علیه فلسطینی ها در غزه از سر بگیرد. بنابراین پیش بینی اینکه نتانیاهو با عواقب حقوقی یا سیاسی اعمال ناشایست خود مواجه خواهد شد یا نه دشوار است.
سال گذشته چندین کشور اروپایی فلسطین را به رسمیت شناختند. آیا این توافق آتش بس می تواند به نوعی زمینه ای برای به رسمیت شناختن کامل کشور فلسطین باشد؟
اگر منظور شما به رسمیت شناختن کشور فلسطین به عنوان یک عضو کامل سازمان ملل متحد است مشکل در شورای امنیت سازمان ملل متحد است جایی که ایالات متحده به عنوان یک عضو دائمی در آنجا می تواند هر قطعنامه ای را که فلسطین را به عنوان یک کشور عضو بپذیرد وتو کند و ماه مه گذشته این کار را انجام داد.
اگر منظور شما این است که تعداد بیشتری از کشور های مستقل ازجمله کشور های اروپای غربی فلسطین را به عنوان موضوع روابط دوجانبه به رسمیت بشناسند همان طور که اسپانیا و ایرلند اخیراً انجام دادند؛ بله من فکر می کنم کاملاً محتمل است که همدردی با فلسطینی ها و عصبانیت/بی صبری که نسبت به اسرائیل وجود دارد می تواند کشور های بیشتری را به سمت به رسمیت شناختن فلسطین سوق دهد. این تعداد در حال حاضر ۱۴۶ از ۱۹۳ عضو سازمان ملل متحد است بنابراین هنوز جا برای به رسمیت شناختن وجود دارد.
با توجه به اقداماتی مانند انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس و توافق ابراهیم در دولت اول ترامپ به نظر شما او در دولت جدید خود در قبال اسرائیل و مسئله فلسطین چه سیاستی را در پیش خواهد گرفت؟
ترامپ معروف به غیرقابل پیش بینی بودن است و این در مورد سیاست احتمالی او در قبال فلسطین/اسرائیل به اندازه هر حوزه سیاسی دیگری صدق می کند. گزینه های پیشنهادی او برای سفیر سازمان ملل (الیز استفانیک) سفیر آمریکا در اسرائیل (مایک هاکبی) وزیر امور خارجه (مارکو روبیو) مشاور امنیت ملی (مایک والتز) و دیگران همگی فوق صهیونیست هستند.
در یک مورد استفانیک گفت که اسرائیل با استناد به تورات در مورد (مالکیت) تمام کرانه باختری ادعا دارد! برخی حدس می زنند که بهای کمک ۱۰۰ میلیون دلاری «میریام ادلسون» (Miriam Adelson) آمریکایی-اسرائیلی به کمپین انتخاب مجدد ترامپ به منزله تأیید وی (ترامپ) با الحاق رسمی تمام یا بخش هایی از کرانه باختری به اسرائیل بود.
همه اینها می تواند همانند دوره اول او نشان دهنده یک جهت گیری کاملاً طرفدار اسرائیل برای سیاست های ترامپ در خاورمیانه باشد. اما چند مورد نشانه متضاد نیز وجود دارد. در دولت جدید ترامپ از تعدادی «انزواگرا» (Isolationists) – اصطلاح مسخره ای که در رسانه های جریان اصلی ایالات متحده برای افرادی که از جنگ های خارجی حمایت نمی کنند به کار برده می شود – برای کارکنان تعدادی از مناصب در ایالت و وزارت دفاع استفاده شده است.
همچنین نشانه های ظریفی وجود دارد که ترامپ از نقش اسرائیل در تشویق حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ آگاه بوده و نمی خواهد اسرائیل دوباره ما را به جنگ بخصوص علیه ایران بکشاند؛ و البته همین چند روز گذشته «استیو ویتکاف» فرستاده ویژه ترامپ امکان مذاکره مستقیم با حماس را رد نکرد – که قطعاً در دوران بایدن یک تابو بود؛ بنابراین ممکن است رویکرد معاملاتی ترامپ و آرزوی او برای دریافت جایزه صلح نوبل وی را به انعطاف پذیری و گشاده رویی بیشتری برای فاصله گرفتن از اصول سنتی وادار کند چیزی که در واشنگتن دی سی در مدت طولانی ندیده ایم.
آیا با توجه به شرایط کنونی می توان به انتخابات سراسری در فلسطین و تغییر دولت محمود عباس امیدوار بود؟
کاملاً واضح است که اصلاحات سیاسی داخلی فلسطین وحدت و احیاء شدن همه به فوریت موردنیاز است. تفرقه برای حقوق و منافع مردم فلسطین مخرب بوده است.
البته این تقسیم بندی تنها تابعی از نیرو های داخل جامعه فلسطین نیست بلکه به دلیل مداخله بیرونی نیز هست. متأسفانه من خارج از جامعه فلسطین نمی بینم که کسی به اینکه باید به فلسطینی ها فرصت انتخاب نمایندگانشان را داد اهمیت بدهد.
در میان بازیگران بین المللی در تمام بحث های مربوط به «پساجنگ» این گام مهم نادیده گرفته می شود. در مورد محمود عباس و تشکیلات خودگردان فلسطین متأسفانه در روز های اخیر آنها بار دیگر وضعیت خود را به عنوان پیمانکاران فرعی اشغالگران اسرائیل نشان داده و به مبارزان فلسطینی در جنین و سایر نقاط کرانه باختری حمله کردند.
عباس عمیقاً منفور است و من نمی توانم تصور کنم که در هر نوع حکومتی که شامل غزه می شود نقش رهبری داشته باشد حال آنکه در غزه حماس همچنان در رأس قرار دارد.
«مروان برغوثی» محبوب ترین شخصیت در سیاست فلسطین و دارای بیشترین پتانسیل ایجاد وحدت میان گروه های فلسطینی همچنان در زندان اسرائیل می ماند. این که آیا اسرائیل به مقاومت در برابر آزادی او در مذاکراه درباره مرحله بعدی آتش بس ادامه می دهد چیز های زیادی در مورد نیات اسرائیل به ما می گوید و اینکه آیا واقعاً احتمالی وجود دارد که فلسطینی ها در آینده نزدیک صدایی رسمی (برای بیان مواضع شان) داشته باشند.
به نظر شما آینده فلسطین و غزه پس ازاین آتش بس به کجا خواهد رسید؟
پیش بینی اینکه در کوتاه مدت – یعنی طی ۵ سال آینده – شاهد تداوم و حتی تشدید خشونت های اسرائیل علیه فلسطینی ها خواهیم بود و یا حتی کشیده شدن آن از غزه به کرانه باختری که در حال حاضر هم شاهد هستیم برایم خوشایند نیست.
علیرغم ضرر های راهبردی قابل بحث در ۱۶ ماه گذشته هنوز مشخص نیست که آیا خود اسرائیل میزان شکستش را ارزیابی کرده باشد؛ چراکه اسرائیل همچنان به ارتش خود برای نجات از چالش های اساسی سیاسی ایمان دارد.
اما مطمئناً برای برخی از رهبران اسرائیل روشن است که نمی توانند فلسطینی ها را با بمباران وادار به تسلیم کنند و ضعف های اسرائیل به طور فزاینده ای برای جهان آشکار می شود.